مرجع معرفی شهرستان  توریستی چالوس

مرجع معرفی شهرستان توریستی چالوس

معرفی جاذبه های دیدنی تاریخی شهر های چالوس ، نوشهر ، کلاردشت ، کجور ، مرزن آباد ، نمک آبرود ، کلارآباد ، متل قو ، رامسر
مرجع معرفی شهرستان  توریستی چالوس

مرجع معرفی شهرستان توریستی چالوس

معرفی جاذبه های دیدنی تاریخی شهر های چالوس ، نوشهر ، کلاردشت ، کجور ، مرزن آباد ، نمک آبرود ، کلارآباد ، متل قو ، رامسر

پل سیاه اهواز

در سال ۱۳۰۸ خورشیدی و همزمان با احداث راه‌آهن سراسری ایران، اولین پل شهر اهواز که بعدها بدلیل رنگ سیاه بدنه و پایه‌های آن به پل سیاه شهرت یافت، به طول ۱۰۵۰ متر و عرض ۶ متر، تقریباً درست در محل احداث پل تاریخی اهواز (که دارای قدمت ساسانی بوده و به پل شادووان معروف بود)، بر روی رودخانه کارون ساخته شد. تا خط آهن بندر امام خمینی، در جنوب استان خوزستان و در ساحل خلیج فارس، را به راه‌آهن سراسری خرمشهر ـ تهرانـ شمال وصل نماید قدمت این پل به پهلوی اول بر می‌گردد.

پل سیاه از نوع فلزی با فونداسیون‌های بتنی بر روی بستر سنگی کف رودخانه کارون بنا شده‌است و با طول ۱۰۵۰ متر و عرض حدودی ۶ متر دارای ۵۲ پایه‌است.

در سطح پل دو خط رفت و برگشت برای عبور قطار وجود دارد و در طرفین آن پیاده‌روهایی به عرض حدوداً یک متری قرار گرفته‌است. این پل متعلق به اداره کل راه آهن جنوب است و در زمان جنگ جهانی دوم به عنوان مسیر حمل آذوقه، نیرو ومهمات ارتش روس مورد استفاده قرار می‌گرفت و به دلیل تاثیر زیادی که در پیروزی متفقین داشت به آن «لقب پل پیروزی» داده شد


.

این اثر در تاریخ ۲۷ بهمن ۱۳۷۸ با شمارهٔ ثبت ۲۵۹۹ به‌عنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.

در تاریخ ۱۱ مرداد ۸۸ در محله عامری و زیر پل سیاه اهواز در کنار حرم علی ابن مهزیار اهواز بمب‌گذاری صورت گرفت و به یکی از پایه‌های این پل که محل عبور قطار است، آسیب جدی وارد شد

حمام

حمام

حمام در لغت به معنی آب تنی وشستشو و همچنین محل شستشو و غسل است.

در قدیم گرمابه ها نه تنها محلی بود برای شستشو، اصلاح و غیره بلکه گرمابه بیشتر مرکز تجمع بوده است. زیرا همراه کار تفریح می کردند و هم وقت آزاد زیاد بود و از طرفی مرکز یا محل به خصوص فقط برای تفریح وجود نداشته است. به همین جهت حمام زنان گاهی یک روز طول می کشید و صبحانه و ناهار با خود به حمام می بردند. حمام کردن آنقدر طولانی بود که استاد حمامی برای مشتریان آب آلو، آب زرشک، دوغ، آب انار و چای تهیه می کرد. در بعضی از حمام ها آبدارخانه یا قهوه خانه  وجود داشت. معمولاً  در حمام ها کارهایی چون پذیرایی در سربینه، استحمام و کیسه کشی (ماساژ)، حنا بستن، سرتراشی، ریش تراشی، حجامت و رگزنی توسط دلاک و ... انجام می شد.

فضاهای ارتباطی

ورودی:

درحمام های قدیمی ورودی های اصلی آن درارتباط مستقیم با گذرگاهای اصلی، بازار، نزدیک مساجد، مرکز محله و... ساخته می شد. درها کمی پایین تر و گاهی دو سکو برای نشستن در دو طرف آن برای افراد مسن تعبیه می شد. به طور کلی ورودی حمام در ارتباط مستقیم با سربینه قرار نمی گرفت بلکه با پیچ و خم ها و گردش هایی در دالان تعبیه می کردند تا هم از ارتباط مستقیم هوای داخل سربینه با هوای خارج جلوگیری شود و هم اینکه از دید رهگذران به دور باشد.

سربینه (رختکن):

در حمام های کوچک فضای سربینه فقط به یک سالن خلاصه می شود. حوضی در وسط آن قرار داشت و سکوهایی در اطراف و دالانی که به گرمخانه وصل بود. ولی حمام های بزرگ دارای سکو یا ایوان هایی بود که دور تا دور فضای رختکن را می پوشاند و از سطح زمین بالاتر قرار می گرفت که کارهایی مثل کندن و پوشیدن لباس- کشیدن قلیان- نماز- چای و ... روی این سکو ها انجام می شد. در داخل سالن رختکن ها معمولاً یک یا دوحوض برای آب کشیدن پا قرار داشت.

سرد اخوان (هشتی):

فضایی است بین سربینه، گرم خانه (بینه)، توالت و ... که قبل از گرم خانه ساخته می شد.

گرمخانه (بینه):

در گرمخانه کارهای صابون زدن، مشت و مال، لیف زدن، درازکشیدن و ... انجام می گرفت.

چال حوض:

معمولاً فضای سرپوشیده بود که وسط آن حوضی شبیه به استخر وجود داشت. یعنی فضایی سربسته و نسبتاً گرم برای تفریح بود.

خزینه:

حوض سرپوشیده آب گرم است که جهت استحمام تمام مراجعین به جای وان و دوش استفاده می شد. خزینه از زیر توسط تون گرم می شده و هر سال یک یا دوبار آب آن عوض می گردید. آب کسر شده از آنها که برای صابون زنی و لیف زنی برداشت می شد از آب چاله حوض و آب انبار حمام که مسلط بر خزینه بود تأمین می گردید.

کوزه انداختن:

غالباً آب حمام ها سالی یک یا دو بار بشتر عوض نمی شد. همچنین آب خزینه صبح ها در دقایق اولیه بعد از باز شدن حمام ( پس از کوزه انداختن) صاف و زلال و در نزدیکی غروب به صورت لجن ومتعفن در می آمد. برای پاک کردن آب خزینه کوزه مسی تعبیه شده بود که سوراخ ریزی در کف داشت وهر روز صبح پیش از باز شدن حمام کارگری خبره و نیرومند، آن را بدست گرفته و وارد خزینه می شد. او با یک دست، دسته و با دست دیگر ته کوزه مسی را نگه می داشت و به اطراف خزینه می گرداند. با بیرون آمدن هوا از سوراخ کوچک، تمام کثافات و لجن ها از دهانه کوزه به داخل آن می رفت و پرمی شد.

 

سیستم گرمایی:

در گذشته سیستم گرم کننده حمام ها متشکل از تون، تنور، گربه رو و خان ها بود.

تون، دالان یا زیر زمینی دخمه مانند با ورودی جداگانه است. محل تون در جنب خزینه حمام، در سطحی پایین تر قرار می گرفت. ادامه تون محلی است که به وسیله چند پله پایین رفته و به فضایی به نام تنور می رسید. تنور در زیر خزینه حمام قرار دارد.

نام متصدی تون یا کسی که تون را اداره می کند "تون تاب"بود. آماده سازی سوخت برای استفاده در تنور گرمابه و همچنین کنترل آتش بر عهده تون تاب بوده است. یکی از وظایف تون تاب این است که تابستان ها از طویله ها و اصطبل ها برای سوخت زمستان فضولات حیوانی را جمع نموده و سپس پس از مرتب و دسته دسته کردن، در قسمت انبار تون می چید.

هرچند یک دودکش مستقیماً در بالای سر تنور هم وجود داشت، اما خزینه آب گرم و تنور زیر آن در هر نقطه قرار می گرفت دودکش دیگر از نقطه مقابل کوره در سمت دیگر حمام بالا می رفت. این دودکش به صورت مجرای وسیعی به نام "گربه رو"بود که یک نفر به صورت خمیده می توانست از آن عبور کند.

این مجرا در زیر گرمخانه به صورت مشبک در آمده و مجراهای دیگر از آن منشعب می شدند که مجدداً به مجرای اصلی بر می گشت. به این مجراها "خان"می گفتند. این خان ها کار تهویه و گرم کردن کف حمام را انجام می داد.

آب رسانی حمام ها:

در حمام های قدیمی به علت وجود خزینه مصرف آب به حداقل ممکن می رسید. زیرا به غیر از مقداری که برای صابون زدن و شستن سر و بدن استفاده می گردید، عملاً آبی مصرف نمی شد. در گذشته آب حمام ها از آب رودخانه، چشمه، چاه، قنات و ... تأمین می گردید.

 

                          - حمام گنجعلیخان کرمان

دفع فاضلاب و پساب در تخت جمشید

نخستین گام در بنای یک شهر، گزینش زمین مناسب است. سپس آن را جهت ساخت و ساز آماده می کنند. هموار ساختن زمین، بخش بندی و مشخص کردن کاربری هر بخش، آرایش بندی خیابان ها، ساماندهی آبراهه ها، ساختن پساب روها برای بیرون راندن رواناب های شهری و گنداب های خانگی، همه بخش هایی ازیک فرایند آماده سازی زمین برای برپایی یک شهر از پیش برنامه ریزی شده است.

در تخت جمشید مانند بسیاری از شهرهای نوپای امروزی، ساماندهی پساب روها بخشی از آماده سازی زمین بود. کاری بزرگ که شگفتی های پژوهشگران را برانگیخت. اشمیت که کار کاوش علمی تخت جمشید، در سالهای 1314 تا 1318 ﻫ.ش به او سپرده شده بود در گزارش خود می نویسد "شبکه آبروهای زیر زمینی از لحاظ عظمت، عمل بسیار قابل ملاحظه است". سامی نیز در کتاب پایتخت های شاهنشاهان هخامنشی، از این کار به نام شاهکار معماری و هنری یاد می کند.

ساماندهی آبراهه ها و بیرون راندن رواناب های برون شهری:

تخت جمشید در گوشه ای از یال جنوبی کوه رحمت که دماغه کوتاهی از این کوه با شیبی آهسته به سمت غرب جلگه مرودشت کشیده شده ایجاد گردیده است. برای جلوگیری رسیدن آب از کوه رحمت به تخت جمشید دوگونه چاره جویی شده است: 1- چاه سنگی 2- خندق

1) چاه سنگی:

چاه سنگی تخت جمشید در شرق بنای خزانه و در هشتاد متری جنوب آرامگاه در دل کوه کنده شده است. در واقع آب انباری است که می تواند آب فراوانی را در خود جای دهد. آبراهه ها و جوی هایی که ازگوشه و کنارکوه رحمت به سمت این چاه کشیده شده است، در دامنه آن دیده می شود. این چاه، رواناب های بخشی از دامنه کوه رحمت را پیش از رسیدن به تخت جمشید در خود قرار می دهد.

2) خندق:

در راستای کرانه شرقی تخت جمشید نشانه هایی از هفت تپه کوچک دیده شده است. خاکبرداری های اشمیت برروی یکی از تپه ها نشان داد که این تپه از ریزش برج خشتی مکعب مانندی پدید آمده است. وی دریافت که دیگر تپه ها نیز باید چنین ویژگی هایی داشته باشند. همه برج ها با بارویی به ضخامت ده متر، به یکدیگر دوخته شده و دیواری رخنه ناپذیر را پدید می آورد. درست در پشت این دیوار، رو به سمت کوه، خندقی در دل کوه کنده بودند که تا 6 تا 5/9 متر پهنایش بود و ژرفایش به 6/2 متر می رسد. این دیوار مانع خوبی برای بریدن پای بیگانه از پهنه تاج و تخت شاهی بود و هم راهی برای بستن رواناب کوه و نرسیدنش به پهنه کاخ است. در سمت بالادست خندق، جوی های تراشیده شده فراوانی در دامنه کوه دیده می شود که به خندق راه دارند.

چاره رواناب های شهری در تخت جمشید:

1) پساب شاخه ها:

داریوش بنای پساب روهای زیرزمینی تخت جمشید را همگام با مسطح کردن بسترآن ایجاد کرد. در بیشتر جاها، این پساب روها را در زمین یکپارچه سنگی کوه تراشیده و آنگاه روی آنها را سنگهای بزرگ تراش خورده قرار داده و سپس تا سطح زمین را با خاک و سنگریزه پرکردند. تنها در جاهای گودکه نمی توانستند پساب روها را در سنگ کوه بتراشند، آنجا را نخست با سنگ وسنگریزه پرکرده و سپس پساب روها را با لبه گذاری سنگهای بزرگ درکنارهم ساختند.

پهنا و بلندای این پساب روی بزرگ زیرزمینی در همه جا یکسان نیست و به آبی که از پیرامون در آن گرد می آید، کوچک و بزرگ است. با این همه پهنای آن در هیچ کجا به کمتر از 1 متر نمی رسد. بلندای آن از جایی به جای دیگر تفاوت دارد. جاهایی وجود دارد که این بلندا به 6 متر هم می رسد. در چفت و بست سنگها هیچ ملات چسبنده ای به کار نبرده اند. بزرگی و سنگینی سنگها و رویه های تراش خورده و آینه وار آنها از سوی دیگر، سازه ای استوار و بدون درز و شکاف پدیدار ساخته است. راه دستیابی به این سازه بی همتای آبی، پلکانی است که در بخش شرقی کاخ صد ستون خشایارشا بنا شده است. این راه پله که با بیست پله سنگی به درازا و پهنای 175 و 36 سانتیمتر و خیز 15 سانتیمتر به زیر بستر تخت جمشید راه می یابد، در انتها، به دو شاخه راست و چپ می رسد که یکی به سوی شرق و دیگری به سوی غرب امتداد دارد. کار سرکشی و لایروبی پساب روی بزرگ زیرزمینی به سربازان سپرده شده بود، دروازه آن را نیز در بخش اقامتگاه سربازان قرار داده بودند تا نیازی به رفتن سربازان در بخش آمد و شد بزرگان نباشد.

شاخه شرقی که زیر شاخه های کوچک و بزرگ بسیاری به آن می پیوندد، بخش بزرگی از پهنه تخت جمشید را زهکشی می کرد. شاخه شرقی نیز رواناب ساختمان های پای کوه رحمت را جمع می کرد.از این رو شاخه شاخه های این پساب رو می توانست همه تخت جمشید را با پهنه ای پیرامون 135000 متر مربع زهکشی کند.

بر پایه اندازه گیری اشمیت، شاخه مادرِ پساب رویِ زیرزمینی 15/1 پهنای کف و 75/1 متر پهنای بام دارد و شیبش در راستای شمالی جنوبی 005/0 است.این پساب روها توان گذر 8/3 متر مکعب آب در ثانیه را داشته اند.

پساب شاخه ها با شاخه های کوچک و بزرگش می توانست آب را از همه سو جمع کند و از پهنه تخت جمشید خارج کند.

2) ناودان:

ناودان محل عبور آب استکه به وسیله آن انتقال و هدایت آب از پشت بام به سطح زمین (گذر یا حیاط) و یا مسیر پساب صورت می گیرد. در گذشته به نحوه جمع آوری و هدایت آب خروجی از ناودان اهمیت می دادند. آب برف و باران پس از جمع شدن به صورت نقطه ای یا خطی به خارج انتقال می یابد و هرچه بنا با مواد و مصالح آسیب پذیرتری ساخته شود،حساسیت و اهمیت ناودان در آن افزایش پیدا می کند.

ناودان ها به انواع مختلفی تقسیم می شوند. اما در تخت جمشید از دونوع ناودان ((شره ای)) و((شیاری پنهان) استفاده شده است.

1-2) ناودان های شره ای:

در نمونه ی شره ای بدنه ناودان به صورت زائده ای از جداره جدا می شود تا آبی که از بام فرو می ریزد، دیوار را خیس نکند. در برخی جاها درازای ناودان را برای دیوار های سنگی کوتاه در نظر می گرفتند. در برخی دیگر مانند تخت جمشید تنها روزنه ناودان را بر روی بام می ساختند و بدنه آن را کار نمی گذاشتند. در این ویژگی آب بر روی تنه سنگی دیوار فرو می ریخت.

دیوار های سنگی اطراف تخت جمشید جان پناه سنگی کنگره دار بلندی دارد. پاره ای ازجان پناه های دیوار جنوبی تخت جمشید روزنه ای (روزنه ناودان) برای رد کردن آب دارد. باران که بر پهنه تخت جمشید می بارد، در راه آبهای باریکی که ژرفای آن از چند سانتیمتر و پهنای آن ها از سی سانتیمتر فراتر نمی رود جمع می شود و از این سوراخ ها به بیرون هدایت می شود.

2-2) ناودان های شیاری پنهان:

در ناودان های شیاری پنهان در درون جرز خشتی، با آجر و وملات چیزی شبیه به صندوقه ای که بالا و پایین آن باز است تعبیه کرده و یا تنبوشه های سفالی را درون جرز قرار می دادند تا بی آنکه ناودان دیده شود، آب از طریق آنها از پشت بام به بیرون هدایت شود.

در میان دیوار های پهن و ضخیم کاخ آپادانا، سوراخ های چهار بَر و راست گوشه وجود دارد که هر بَر آن 28 سانتیمتراست. این سوراخها ناودان های شیاری پنهان هستند که روزگاری راه آب بام کاخ آپادانا به پساب شاخه ها بود. در دیگر بناهای داریوش در تخت جمشید نیز با چنین شیوه ای آب به بیرون رانده می شد.

یک ویژگی همگانی در بناهای تخت جمشید این است که دیوار های پهن خشتی در اطراف و ستون های سنگی در میان، بام را نگه می دارد. با این ویژگی بهترین جا برای کارگذاری ناودان های شیاری توکار، در میان دیوار خشتی است. ناودان ها را با آجر پخته و ملات قیر می ساختند تا راهی برای نشت آب نگذارد و هم بتوانند فراخی ناودان ها را به اندازه دلخواهشان ایجاد کنند. اگر ناودان ها با لوله های سفالی ساخته می شد، فشار اندک دیوار می توانست ترکی را در لوله پدید آورد و راهی را برای نشت آب به دیوار خشتی باز نماید. این ناودان ها به یکی از پساب شاخه ها راه دارد و بدین گونه آب باران بی آنکه از بام برزمین فرو ریزد ازپهنه ی تخت جمشید خارج می شد.

3) دفع رواناب از سطح حیاط های تخت جمشید:

تخت جمشید با همه ساختمان ها وکاخ هایی که در آن بنا گردیده، پهنه های روبازی هم داشت که برای دفع رواناب آنجا هم چاره اندیشی شده بود. در این حیاط ها اگر شاخه هایی از پساب روها از زیر زمین می گذشت، سوراخ هایی را در یک یا چند جا از سنگ های درپوش تعبیه می کردند و کف حیاط را آن گونه شیب بندی می کردند که آب باران به سوی سوراخ ها جاری شود. نمونه این روش در حیاط کاخ هدیش وجود دارد. در قسمتهایی نیز با کشیدن جوی های باریک روبازی که ته آنها به درون یک پساب زیرزمینی راه می یافت، این کارانجام می شد. شیب زمین را به سمت جوی ها هدایت می کردند تا آب باران درون آنها جاری شود وبه نزدیکترین پساب زیرزمینی فرو ریزد. نمونه این کار نیز درحیاط جنوبی آپادانا انجام شده است. در سمت شرق این حیاط چند جوی روباز با کف ودیواره های ناهموار دیده می شود که در بستر سنگی زمین کنده شده است. پهنای این جوی ها 10تا 35 سانتیمتر و ژرفای آنها تا 18 سانتیمتراست. آب این جوی ها به جوی سرباز بزرگتری می ریزد و سپس به درون یکی از شاخه های بزرگ پساب زیرزمینی هدایت می شود.

4) دفع فاضلاب:

در تخت جمشید برای دفع فاضلاب از لوله های سفالی (تنبوشه) استفاده شده است. نمونه هایی که در تخت جمشید دیده شده، نشان می دهد که این روش در 2500 سال پیش تا زمان برچیده شدنش در سده ی گذشته چندان دگرگون نشده است. برای نمونه در دفع فاضلاب خانه افسران از 6 تنبوشه استفاده شده که برای چفت و بست آنها در هم یک سر تنبوشه را کوچکتر و سر دیگرش را بزرگتر ساخته بودند. برای پیشگیری از شکستن لوله ها نیز اطراف دهانه بیرونی را با آجرهایی قاب کرده بودند.

 

منابع:

1) جواهری، پرهام- جواهری، محسن 1380. چاره آب در تاریخ فارس. جلد دوم. گنجینه ملی آب ایران-کمیته ملی آبیاری و زهکشی ایران

2) فخار تهرانی،  فرهاد. آشنایی با سازه های سنتی. جزوه درسی دانشگاه شهید بهشتی

قنات - کاریز

راه آب روان به زیر زمین که به عربی قنات و به فارسی کاریز گویند. قنات یکی از ابداعات و ابتکارات شگفت انگیز بشر در فلات ایران است. در بسیاری از نقاط نیمه خشک و بی آب و علف با کمک قنات این مناطق دارای جمعیت فراوان وباعث شکوفایی شده است.

ساختمان قنات :


اجزای قنات :

  • گمانه ها: گمانه زدن جهت اطمینان از وجود آب جزء شرایط اولیه ایجاد قنات به شمار می رود. صرف نظر از روش های گوناگون کشف آب، مقنیان مجرب و کارآزموده نیز دست به ایجاد حفر چاه های آزمایشی ( گمانه) می زنند.
  • مادر چاه:مادر چاه منبع اصلی تغذیه قنات است که باید در سرتاسر سال آب آن را تولید و تأمین کند و از این جهت دارای اهمیت خاصی است. در حقیقت مادرچاه ، آخرین چاه در دامنه کوهستان است که مجرای زیرزمینی به آن ختم می شود و سرچشمه قنات محسوب می گردد.
  • میله قنات:به چاه های قنات میله می گویند. حفر میله ها در قنات دارای چهار استفاده مهم و عمده است. اولین و مهمترین فایده رساندن هوا به افرادی است که در اعماق زمین مشغول کار هستند. زیرا بدون وجود میله ها مقنی ها حتی در یک مسیر یک کیلومتری در زیرزمین نمی توانند به کار خود ادامه دهند و این در صورتی است که کوتاهترین قناتها دارای طولی بیش از یک کیلومتر می باشند. فایده دوم میله ها مربوط به زمانی است که قنات احتیاج به لایروبی دارد که این عمل در حقیقت برای قناتها حکم زندگی دوباره است. سومین فایده میله ها را در موقع حفر مجرا (کوره قنات) یعنی تونل آب بر، می بینیم که در بیرون آوردن خاک و سنگ حاصل از حفاری نقش اساسی دارند و موجب صرفه جویی وقت و انرژی می شوند و بالاخره چهارمین و آخرین فایده مهم این چاه ها، هدایت مسیر قنات از بالا و کنترل مسیر مجرا (کوره قنات) است.
  • مجرا (کوره قنات):تونلی است که میله های قنات را به هم متصل می کند.کوره قنات یکی از سه بخش عمده و اصلی قنات است که وظیفه انتقال آب را از مادر چاه به مظهر قنات به عهده دارد.
  • مظهر: محل خروج آب از کوره قنات را مظهر قنات گویند. مظهر معمولا در مجاورت روستا و یا قصبه ای قرار گرفته است تا اولا آب آن مستقیما برای مصارف مردم چه از نظر تامین آب شرب و چه از نظر تامین آبهای زراعتی به راحتی مورد استفاده قرار بگیرد.

از قنات های شاخص ایران می توان به موارد زیر اشاره کرد:

 1)  قنات گناباد

2)  قنات آبشار دار ارونه

3) قنات دو طبقه مون

4) قنات زارچ ( طولانی ترین قنات ایران)

5) سد زیر زمینی در قنات عمومی وزوان


منبع :گنجیه ملی آب ایران    http://www.niwm.ir

سد قوسی کریت طبس

این سد که حدود 650 سال پیش با ارتفاع حدود 60 متر در جنوب خراسان احداث گردیده تا اوایل قرن بیستم بلندترین سد جهان محسوب می گردید. بطوری که دکتر پیرچر (Pircher) رئیس سابق ICOLDآن را از شگفت آورترین دستاورد های سد سازی در قرون وسطی نامیده است.

ایرانیان به منظور اجتناب از احداث تونل، سدهایی که در دره هایی تنگ بنا می گردید را بر روی طاق احداث می کردند. بدین ترتیب در هنگام احداث، رودخانه از زیر طاق عبور کرده و سپس در یک فصل خشک قسمت زیرین سد ساخته می شد.

این ابداع مهم ایرانیان در سد کریت به کار گرفته شده است.