مرجع معرفی شهرستان  توریستی چالوس

مرجع معرفی شهرستان توریستی چالوس

معرفی جاذبه های دیدنی تاریخی شهر های چالوس ، نوشهر ، کلاردشت ، کجور ، مرزن آباد ، نمک آبرود ، کلارآباد ، متل قو ، رامسر
مرجع معرفی شهرستان  توریستی چالوس

مرجع معرفی شهرستان توریستی چالوس

معرفی جاذبه های دیدنی تاریخی شهر های چالوس ، نوشهر ، کلاردشت ، کجور ، مرزن آباد ، نمک آبرود ، کلارآباد ، متل قو ، رامسر

فهرست صد جای ایران که قبل از مرگ باید دید



فهرست صد جای ایران که قبل از مرگ باید دید


به انتخاب گروه کارشناسی مجله جهانگردان:

1. تخت جمشید
2. پاسارگاد
3. حافظیه و سعدیه
4. سی و سه پل اصفهان
5. مجموعة بازار تبریز


6. روستای کندوان
7. دریاچة ارومیه
8. غار سهولان
9. غار کرفتو
10. منطقة حفاظت شده مراکان


11. قره کلیسا
12. دریاچة نئور
13. عشایر شاهسون
14. بیابان خور و بیابانک
15. مرنجاب


16. شهر کاشان
17. روستای ابیانه
18. مجموعة میدان نقشجهان
19. مسجد جامع اردستان
20. ارگ بم


21. نارین قلعه نائین
22. جشن حکومت زنان در افوس
23. عشایر لک ایلام
24. درة لار
25. بازار روز بوشهر


26. دشتستان و تنگستان
27. مجموعه مناطق حفاظت شدة جاجرود
28.کاخهای نیاوران
29. مجموعه کاخهای سعدآباد
30. قلعة بابک


31. کاروانسرای قصر بهرام
32. میدان آزادی
33. موزة هنرهای معاصر
34. موزة فرش ایران
35. موزة ایران باستان


36. بازار تهران
37. چهل قلة دنا
38. تنگ صیاد
39. کوچ ایل بختیاری
40. خونیک و ماخونیک


41. پارک ملی تندوره
42. قشقاییها در بهار فارس
43. آبشار شوی
44. دریاچة گواتر
45.آبشار آب پری


46.عباس آباد
47 .عمارت مفخم
48.قلعه خان
49.لیلاکوه
50.طاق بستان 


51.تخت سلیمان
52.حمام لج
53.دروازه سنگی
54. شهر سوختة زابل
55. منطقه حفاظت شدة بهشت گمشده


56. آبشار مارگون
57. مرقد امام رضا
58. تنگه چهل چای مینو دشت
59. آبشار شیر آباد خان ببین
60. منطقة حفاظت شدة ارسباران


61. الموت
62. منطقة اورامانات
63. قرآن تاریخی روستای نگل
64. شهر خیالی لوت
65. لوت زنگیاحمد


66. جاده «دهسیف» به طبس
67. بافت تاریخی کرمان
68. مجموعة بیستون
69. باداب سورت
70. پارک ملی گلستان


71. دیلمان
72. میل گنبد
73. ترکمن صحرا
74. جنت رودبار
75. قلعه رودخان


76. ماسولة نو و کهنه
77. جزیره قشم
78. قلعة فلکالافلاک
79. جنگلهای دوهزار و سه هزار تنکابن
80. جواهرده


81. ریگ جن
82. غار علیصدر
83. شهر همدان
84. شیرکوه یزد
85. چک چکو


86. بافت تاریخی یزد
87. کویر عقدا
88. شیمبار
89. عشایر کرد خراسان شمالی
90. جزیرة هندورابی


91. هفتاد قلة اراک
92. چمستان مازندران
93. جزیرة ابوموسی
94. نوژیان لرستان
95. غار کلماکره


96. روستای اورامانات تخت
97. آواز دشتی
98. بندر کنگ
99. کویر حاجعلیقلی
100 . جاده اسالم خلخال


حرمسرای هخامنشی!


این گل نوشته ها نشان می دهد که زنان رده بالای دربار مسافرت می کرده اند و جیره خاص این مسافرت ها را دریافت می کرده اند؛ بنابراین محدود به حرمسرا نبوده اند. (بریان 1996: 296)



منابع مورخ برای ترسیم سیمای حرمسرای هخامنشی به دو دسته منابع بیرونی، شامل منابع یونانی و عبری‌زبان و منابع درونی شامل اسناد به دست آمده از بایگانی‌های قلب امپراتوری پارسی تقسیم می‌شوند.


منابع بیرونی، تصویری منسجم و یکپارچه و به ظاهر بی‌عیب و نقص ارائه می‌دهند، اما باید دید این تصویر تا چه حد می‌تواند در برابر اسناد درونی مقاومت کند؟

کتاب استر و منابع یونانی، فضای دربار هخامنشی را این گونه بازسازی می کنند که زنان به دور از مردان و در ساختمان یا ساختمان هایی جداگانه زندگی می کرد ه اند.(بریان ۱۹۹۶: ۲۹۵)


هرودوت هنگامی که درباره چگونگی آشکار شدن راز هویت سازی گئومات مغ (نک صفایی ۱۳۹۰:۵) توضیح می دهد؛ از زندگی جداگانه همسران کمبوجیه که اینک در اختیار گئومات هستند، یاد می کند.

در این میان، دختر یکی از همدستان داریوش، با پدرش به وسیله پیک مکاتبه می کند و گویا پدر او که از اشراف بوده، حق ورود به ساختمان ویژه زنان شاه را نداشته است (هرودوت، کتاب سوم، بند ۶۸ ـ ۶۹)

همین مورخ، در جاهایی دیگر نیز به زندگی جداگانه زنان اشاره کرده است (هرودوت، کتاب سوم، بند ۱۳۰ و کتاب یکم، بند ۱۳۶)


پلوتارک نیز مشخصا بیان می کند که زنان دربار در انزوا و به دور از چشم مردان زندگی می کرده اند. (تمیستوکلس، ۲۶، ۵) البته افراد مورد اطمینان می توانسته اند به حرمسرا رفت و آمد کنند. برای نمونه می دانیم که مردخای برای اطمینان از سلامتی استر، همواره به حرمسرا رفت و آمد می کرده است. (کتاب استر، باب ۲، آیه ۱۱) پی یر بریان، معتمدان شاه را که امور مربوط به حرمسرا را رتق و فتق می کردند، خواجه نامیده و پژوهش مفصلی درباره آنها انجام داده است. (بریان ۱۹۹۶: ۲۷۹-۲۸۸)


آنچه به اختصار گفته شد، تصویری بود که منابع بیرونی و دور از مرکز، درباره چگونگی زیستن زنان هخامنشی و مساله حرمسرا بازتاب داده اند، اما لازم است که این تصویر با منابع و اسناد مرکز سنجیده شوند. این اسناد چیستند و چه ماهیتی دارند؟

در کاوش های باستان شناختی در تخت جمشید به سرپرستی ارنست هرتسفلد در سال های ۱۹۳۴ـ۱۹۳۳، مجموعه ای نزدیک به ۳۰ هزار لوح گلی از بخش شمال شرقی سکوی تخت جمشید به دست آمد. (رزمجو ۲۰۰۴: ۱۰۳) متن این الواح به عیلامی و متعلق به سال های ۵۰۹ تا ۴۹۴ پیش از میلاد، یعنی از سال سیزدهم تا بیست و هشتم سلطنت داریوش. (هلوک ۱۹۶۹: ۱) این الواح از آن جهت که مربوط به امور روزمره هستند؛ می توانند حقیقت های جاری در دربار را به مورخ نشان دهند.

این گل نوشته ها نشان می دهد که زنان رده بالای دربار مسافرت می کرده اند و جیره خاص این مسافرت ها را دریافت می کرده اند؛ بنابراین محدود به حرمسرا نبوده اند. (بریان ۱۹۹۶: ۲۹۶)

«۳۶ بار [بار=واحد اندازه گیری] آرد، همسر مردونیه، دختر شاه جیره دریافت کرد. روزانه ۹ بار (یک جیره) در کوردوشوم، (یک جیره) در بسیتمه، (۲ جیره) در لیدومه دریافت کرد. او سندی مهر شده از سوی شاه را حمل کرد. سال بیست و سوم، ماه دوازدهم» این سند نشان می دهد که یک شاهزاده خانم مشغول سفر بوده و در طول راه، در ایستگاه هایی، جیره دریافت کرده است.

علاوه بر این، می دانیم که نشان دادن زنان روی مهرها رایج بوده است. بر یک مهر استوانه ای که مربوط به سده پنجم (پ.م) است، زنی روی تخت سلطنتی نقش شده است که لباس پارسی به تن دارد. همچنین می توان به مهر ۷۷ از الواح باروی تخت جمشید و یک دیوار آویز تزئینی که چهار زن را در دو طرف عودسوزی نشان می دهد و متعلق به سده چهارم پیش از میلاد است، اشاره کرد.

این مدارک نشان می دهد که به تصویر کشیده شدن زنان چه اشراف و چه معمولی برخلاف روایات یونانی، ممنوعیتی نداشته است. (بروسیوس ۱۹۹۶: ۸۶-۸۷)

به نظر می رسد که آداب و رسوم پارسی و همین طور سنت های بومی منابع بیرونی به نحوی در کنار یکدیگر باعث تصویر شدن زنان هخامنشی به صورت محبوسانی در حرمسرا شده است. این تصویر چنان قوی بود که یک کاخ هخامنشی را کاوشگران، حرمسرا خواندند. (اشمیت ۱۹۵۱: ۲۵۵) صرف نظر از دلیل هایی که برای این نامگذاری می آورند. (شهبازی ۱۳۸۹: ۱۶۸) به نظر می رسد، این نامی که باستان شناسان بر کاخ گذاشته اند کاملا تحت تاثیر سنت های تاریخ نگاری یونانی بوده است.

با کشف گل نوشته های باروی تخت جمشید که اسنادی روزانه هستند و حقایق را از چشم اندازی درونی نشان می دهند؛ می توان تصویرهای بیرونی را به زیر سوال برد. (بروسیوس ۱۹۹۶) زنان نه فقط در ساختمانی بسته به نام «حرمسرا» محدود نبوده اند، بلکه اسنادی مانند PF 1835 نشان می دهند که دارای املاک مستقلی بوده اند که اداره آن نیز به عهده خود ایشان بوده است. (هلوک ۱۹۶۹: ۵۰۴)

یزدان صفایی / جام​جم

تخت جمشید

تخت جمشید




عکس هوایی تخت جمشید به هنگام جشنهای ۲۵۰۰ ساله

(مهر ماه ۱۳۵۰ خورشیدی)


ادامه مطلب ...

آبشار خور

دسترسی به این روستا از جاده کرج – چالوس میباشد. حدود کیلومتر ۲۰ جاده کرج - چالوس و قبل از تاسیسات سد کرج (امیرکبیر)، تابلو خوزنکلا در سمت راست دیده میشود که پس از ورود به این جاده آسفالته پیچ در پیچ کوهستانی با دنبال کردن تابلو "پیست اسکی خور" حدود ۱۰ کیلومتر بالاتر به روستای خور خواهید رسید.


روستای خور با داشتن ارتفاع ۲۸۰۰ متری در دامنه غربی قله گندم چال که دارای ۳۶۰۰ متر ارتفاع از سطح دریا در شمال غرب تهران و یکی از مناطق مرتفع البرز مرکزی می باشد و دارای طبیعت منحصر به فرد از نظر منطقه ای است که در تابستان دارای هوای خنک و عاری از رطوبت است و مناطق دیدنی همچون قله ها و دره های سرسبز و پیچ در پیچ و باغهای زیبا را دارا می باشد یکی از شاخص های منحصر به فرد آن آبشارخور است که جزء مناطق ویژه طبیعت ایران است که حدود ۶۰ متر ارتفاع از سطح زمین دارد . منطقه توریستی خور دارای جاذبه های خاص گردشگری و سیاحتی و ورزشی همچون (کوهنوردی،پیست اسکی) می باشد و یکی از مسیر های کوهنودی با مناظر جالب، مسیر قله ی گندم چال از روستای سنگان به خور و بالعکس می باشد که در گذر از این مسیر پس از پیمودن حدوداً ۲ ساعت راه و طی نمودن قله گندم چال و شیب نسبتآ آرام به روستای خور می رسید .

در زمستان با توجه به داشتن پیست اسکی که از نظر مسافت رفت و برگشت حدود ۱۲۰ کیلومتر از پیست اسکی دیزین به تهران نزیک تر است محیطی دلخواه برای ورزشکاران و طرفداران طبیعت زمستانی می باشد . جاده آسفالته آن در فاصله ۲۰ کیلومتر بعد از کرج و قبل از سد امیر کبیر فرعی پیست اسکی خور می باشد که حدود ۱۴ کیلومتر است .  

مردم آنجا خونگرم و مهمان نواز همراه با اعتقادات مذهبی اسلامی هستند و در مرکز روستا گورستان قدیمی قرار دارد که در آنجا آثار سنگهایی با قدمت ۶۰۰ الی ۷۰۰ سال پیش با نام اشخاصی که پسوندهای منتسب به خور دارند یافت می شود و همچنین بقعه متبرکه امامزاده شاهزاده عسگری و تپه دژبر که در اسناد باستانی اداره میراث فرهنگی به همین نام به ثبت رسیده است نیز قرار دارد .

 محصولات تولیدی آن انواع میوه های درختی مانند سیب ،هلو ، گلابی ، گیلاس ، آلبالو، گردو و.... می باشد و در فصل بهار گونه های گیاهی وحشی مانند والک ،کنگر ، ریواس ،آویشن و قارچ به فراوانی یافت می شود . با توجه به داشتن آب و هوای کوهستانی جانورانی مانند قوچ میش ،کل ، بز،گرگ ،شغال ،روباه و پلنگ معروف آسیایی و پرندگانی از نوع کبک ، مرغ کوهی ،عقاب ، شاهین ، جغد، قناری ، بلبل ، شانه بسر و دارکوب و غیره یافت می شود . لازم به توضیح است ( قله گندم چال) که به اشتباه( قله پهنه حصار یا پهنه سار) نیز خوانده می شود یکی از قله های مرتفع البرز مانند توچال وکلک چال از گویش باستانی برخوردار است، دامنه غربی قله گندم چال مشرف است به روستای خور که پیست اسکی خور و آبشــار معروف خـور و دره ای که با گویــش محلی ( خور دره )گفته می شود در آن قرار دارد .

 این مناطق جزو منطقه خور و اطراف آن می باشد و اهالی از مناطق سرسبز جهت کشاورزی و دامپروری استفاده می کنند . دامنه شرقی قله گندم چال روستای سنگان قرار دارد و ( زیارتگاه بی بی زرین قمر ) که در محوطه مرکزی )پهنه حصار (می باشد

 بین روستاهای کشار و چاران و خور است و به خاطر این که مسیر این زیارتگاه که در پهنه حصار قرار دارد از کنار قله گندم چال می گذرد و به اشتباه این قله را به آن نام می خوانند که این خود جای تعمق واصلاح دارد زیرا با سرسری گرفتن نام ها و فرهنگ ها و انتشار ناصحیح چه بسا مکان هایی از سرزمینمان دیگر شناسایی نشود مانند این که تخت جمشید را هزاران سال به این نام نامیده اند حالا یک گروهی بدون تحقیق از منابع مطلع اقدام به انتشار اسامی دیگری کنند و این اقدام خود نوع دیگر تخریب مناطق باستانی وطبیعی می باشدکه باید از آن پرهیزگردد.

قله گندم چال یا پهنه سار قله گندم چال (پهنه سار یا پشته بند) از قلل البرز مرکزی به ارتفاع ۳۶۰۰ متر در بین


ادامه مطلب ...