حالا چرا حمایت لندن مهم بوده
ببینید ما گروه های مختلف یهودی داریم که قدرت جهان دست اینهاست که به ترتیب قدرت : استورها ، را سچا پندها، ساسون ها و راکفلرها
جنگ این گروه ها همیشه سنگ قدرت بوده
حالا یکم بررسی کنیم
دلیل اختلاف استورها با سایر گروه های یهودی در نوع بانکداری بود و چاپ نکردن پول اضافی که زور مالی هیچ کدوم از گروه های دیگه یهودی بهشون نمیرسید پس نقشه کشیدن از صحنه حذف شون کنند که نشد...
راه مخصوص، جاده چالوس یا جاده کندوان، راهی است با شهرت جهانی و یکی از زیباترین و محبوبترین جادههای ایران که همه ساله میلیونها وسیله نقلیه در این جاده در تمام طول سال در تردد هستند.
جاده کرج - چالوس از کرج آغاز و تا چالوس، ادامه مییابد. «چالوس نام آبادی یا بندری در کنار دریای خزر که اسم آن در کتابهای جغرافی و فرهنگهای قدیم ضبط شده و بتدریج رو به ویرانی نهاده و در زمان سلطنت رضاشاه دوباره آباد شده و فعلاً مرکز بخش «چالوس» است و بر کنار رودخانهای به نام «چالوس» واقع است.
و همینطور عکسی از مصلای چالوس و پارکی که در پشت میدان مخابرات قرار دارد به همراه سورپرایز این پست که عکس قدیمی از این میدان که در دوران انقلاب گرفته شده
در انتهای راه در هنگام ورود به شهر چالوس روی رودخانه چالوس نیز پل فلزی چالوس ساخته شد. عملیات ساخت پل فلزی شهر چالوس در بهمن سال 1311 آغاز و در آذر سال 1312 به اتمام رسید. قسمت فلزی پل که عبارت از یک دهنه 70 متری است به وسیله شرکت اشکودا و چهار دهانه بتنی طرفین آن به وسیله اداره طرق مازندران ساخته شده است. طول پل 140 متر و طول فلزی آن 70 متر است. قسمت فلزی پل 295 تن وزن دارد و تمامی این پل به وسیله پرچ ساخته شده است.
این عکس مربوط به دوره رضا شاه کبیر می باشد . در سمت راست عکس باغ سبز هزارتو را با شمشادهای بلند را می بینید که پس از انقلاب با تصرف سپاه مبدل به پاساژ تجاری و بخشی مصلای نماز جمعه شده که البته...
و در سمت چپ مهمانسرای شاهی را میبینید که هر ساله میزبان مسافران خارجی بوده است که متاسفانه پس از انقلاب اینجا هم مورد تصرف و دست اندازی سپاه شد بخشی از محوطه آن امروز تبدیل به درمانگاه و بیمارستان سپاه شده است و...
مهندس و طراح تونل کندوان مهندس اتریشی لادیسلاوس فون رابسویچ مهندس معروف پل ورسک است که مسئولیت ساخت تونلهای مسیر راهآهن را نیز به عهده داشت.
عکسهای قدیمی جاده چالوس و استراحتگاه های بین راهی .
تا اواخر دوره قاجار، جاده ای بین کرج و چالوس وجود نداشته و تنها یک مسیر خاکی و مالرو بوده که همت رضا شاه کبیر این جاده ظرف مدت ۲ سال ساخته و به بهره برداری رسید.
از قدیم تا به امروز جاده چالوس یکی از محبوبترین و جذابترین جاده برای سفر بوده و هر زمان در ایام تعطیلات مهمترین انتخاب مردم برای سفر به شمال و گردش در سواحل زیبای چالوس و نوشهر و جنگل نوردی و کوهپیمایی در رشته کوه های منطقه کُجور و کلاردشت می باشد.
های مواصلاتی کشور است است که از میان شهر کرج در استان البرز شروع و به شهر چالوس
این عکس قدیمی نزدیک چالوس و به بعد پیچ های هزار چم به سمت چالوس هست.
صد سال پیش با دستور رضا شاه کبیر و هنر دستان کارگران زحمتکش تنها با استفاده از بیل و کلنگ جاده دسترسی از تهران به چالوس آنهم در مدت زمان ۲ سال ساخته و به بهره برداری رسید .
اما امروز دولت های پر ادعای جمهوری اسلامی ۴۵ سال هست که در حال ساخت جاده جدید چالوس هستند ولی نه تنها موفق نشدند بلکه فقط اموال بیت المال را به اسم آبادانی تاراج کردند و دیگر هیچ...
در تصویر بازدید شاهنشاه محمدرضا شاه کبیر را به همراه مقامات ارشد کشوری در بازدید و سرکشی از جاده چالوس را مشاهده میکنید که نشان دهنده اهمیت جاده چالوس را دارد و نیز جدیت شاهنشاه برای امر توسعه و آبادانی کشور را دارد.
این جاده که در ۴ فصل سال زیبایی های منحصربفرد و خاصی دارد که در دنیا بی نظیر می باشد با داشتن پیچ و خم های بسیار زیاد که از نمای بالا گویی یک مار در حال حرکت به سمت پایین می باشد .
هزار چم در شب ها بسیار دیدنی و جذابیت دارد . حرکت قطار گونه ماشین ها پشت سر هم به سمت پایین و بالای جاده یک چشم انداز بی نظیری را مشاهده میکنید که قابل وصف نیست.
به هر حال بعد از عبور از جاده ییلاقی چالوس و رسیدن به شهر چالوس ونوشهر به دلیل فاصله کم کوه به دریا، چالوس و نوشهر را به یکی از مناطق زیبای مازندران تبدیل کرده است. زیبایی طبیعی از یک طرف و به دلیل وجود بندر نوشهر این منطقه را نیز به یکی از مناطق مهم اقتصادی کشور تبدیل کرده است..
به همین منظور شـرکت ساخت و بهـرهبرداری آزاد راه تهران- شمـال در تاریخ 17/8/1375 در اداره ثبت شرکتها و مالکـیت صنعتی ایـران به ثبـت رسیـده است. کلنگ ساخت آزاد راه در دولت ششم در دوره دوم ریاست جمهوری رفسنجانی زده شد.
بنظر بنده همزمان با ساخت جاده چالوس به کمک جاذبههای چالوس و نوشهر، کلاردشت و کجور، رضا شاه را وسوسه کردند تا با دستگیری مبارزان منطقه مانند، بزرگان خانواده فقیه نصیری، دیوسالار، خلعتبری، ولائی، حاتمی، یزدانی، کیا، سلطانی، الکایی دادویی پس از زندانی و تبعید آنان املاکشان را به نفع رضا شاه غصب کردند. مبارزانی که در طول مشروطه با رشادتهای خود عامل پیروزی مشروطه و فتح تهران بودند.
تاریخچه ی جاده چالوس تصاویر قدیم و جدید جاده چالوس یکی از مهمترین جاده های مواصلاتی کشور است است که از میان شهر کرج در استان البرز شروع و به شهر چالوس
عکس های قدیمی ساخت جاده چالوس عکس های قدیمی ساخت جاده چالوس عکس های قدیمی ساخت جاده چالوس عکس های قدیمی ساخت جاده چالوس اینم عکس های جدید جاده چالوس
نام اثر در فهرست آثار ملی ایران:
محوطه عافِله سیتی خاچَک کُجُور
قدمت و دوره تاریخی:
اشکانی (پارت) ـ ساسانی
آدرس محوطه عافله سیتی خاچک کجور نوشهر :
مازندران، شهرستان نوشهر، شهر کجور، روستای تاریخی خاچک
شماره ثبت ملی: 6271
تاریخ ثبت: ۱۳۸۱/۰۷/۰۷
محوطه عافله سیتی خاچک کجور یکی از آثار ملی ثبت شده ایران در نوشهر است که قدمت آن مربوط به دوره اشکانی (پارت) ـ ساسانی می باشد و در تاریخ ۱۳۸۱/۰۷/۰۷ به شماره ثبت 6271 در مجموعه آثار تاریخی ایران ثبت شده است.
محوطه عافله در ابتدای ورودی روستای خاچک واقع شده است. که خود شامل یک تپه از سلسه رشته کوه هایی که روستای خاچک در کوهپایه آن واقع شده می باشد.
این تپه باستانی و بسیار مرموز در دوره های مختلفی مورد کاوش قرار گرفته که در نسخ خطی بجا مانده از دوره اشکانی به اهمیت استراتژیکی خاچک اشاره شده و نیز بواسطه آثار و بقایای بجا مانده از سنگ های این تپه باستانی که به رنگ سیاه و ذوب شده می باشد حکایت از بودن مرکز ساخت سلاح و زره و ادوات جنگی میدهد .
آنگونه که از کتب قدیم بجا مانده خاچک را شهری پر رونق با ثروت فراوان و نیروی نظامی قوی عنوان کرده اند که منطقه وسیعی را زیر سلطه خود داشته و بواسطه قرارگیری در کوهپایه و حصار طبیعی کوه ها از گزند متجاوزین سالهای متمادی محصون مانده .
گفته شده چند قرن پیش بدلیل رانش یخچال های طبیعی در ارتفاعات بالا دست و سیل هولناکی منطقه را فرا گرفت که منجربه نابودی کامل شهر خاچک و شهر کجور و چندین آبادی متمدن دیگر گردید که تا چندین سال مردم از ترس جان خود در کوهپایه ها ساکن شدند و بعد از چندین سال کم کم دوباره به دشت ها برای کشاورزی برگشتند و....
گفته شده رونق شهر خاچک بواسطه قرارگیری در مسیر راه تجارتی به سمت تهران بوده که کاروانهای متعددی از این مسیر گذر می نمودند تا زمان دوره قاجار این مسیر برقرار بوده و اکنون کمتر آثاری از آن بجا مانده .
البته در حال حاضر یک راه مال رو از طریق روستای اَنگاس به سمت تهران موجود می باشد که بیشتر مورد توجه گروه های کوهنوردی ، موتورسواری و دوچرخه کوهستان هست که هر ساله از این مسیر خود را از تهران به شمال می رسانند.
دانیال نبی از پیامبران خداوند است که در بیت المقدس دیده به جهان گشود و در دوازده سالگی پس از تاخت و تاز پادشاه ستمگر بابل بخت النصر به بیت المقدس, توسط بابلیان اسیر و به بابل برده می شود. زمان پیامبری دانیال نبی برابر بود با نیرو گرفتن شاهنشاهی پارس و آغاز جهانگشایی کوروش بزرگ در ایران. دانیال پیامبر در ایران درگذشت و آرامگاه او در شهر شوش جای دارد. در ادامه خواهیم دید که وی چگونه از چنگال ستمگران بابلی آزاد و به ایران زمین آورده می شود.
حضرت دانیال (علیه السلام) در بیت المقدس متولد شد. او در سن دوازده سالگی بود که سپاه بخت النصر پادشاه بابل به سرزمین بیت المقدس حمله نمود و آن سرزمین را فتح کرد به رسم آن زمان تعداد زیادی از مردم آن سرزمین را به اسارت به بابل به همراه خود برد.در ابتدا دستور داد تا تعدادی از افرادی را که به اسارت برد ه اند انتخاب نموده و به آنها تعلیم داده شود تا در آینده از آن ها در دربار استفاده کنند.یکی از آن کسانی که انتخاب شد حضرت دانیال (علیه السلام) بود و به افراد سلطنتی دستور داده شد تا از غذاهای سلطنتی به آن ها خورانده شود اما دانیال که می دانست غذاهای دربار حرام می باشند از خوردن آن غذاها امتناع کرد و از همان غذاهایی که در طبیعت می روید می خورد و روزبه روز شاداب تر می شد و بدین وسیله دانیال خود را در برابر غذاهای درباری محفوظ نگه داشت .این وضعیت ادامه داشت تا این که روزی پادشاه بابل خوابی دید و تمام خواب گذاران از تعبیر آن خواب عاجز ماندند و پادشاه دستور داد تا همه آنها را بکشند خبر به گوش حضرت دانیال (علیه السلام) رسید و او که به خداوند بزرگ توکل کرده بود به مامورین سلطنتی گفت که او می تواند خواب را تعبیر کند حضرت دانیال را پیش پادشاه بردند و پادشاه به او گفت که تو هم باید خواب را تعریف کنی هم این که آن را تعبیر کنی و دانیال پذیرفت و او خواب را برای پادشاه تعبیر کرد و به همین سبب مورد احترام واقع شد اما خواب گذاران که می دیدند دانیال مورد تکریم قرار گرفته و آنها دیگر آن پست و مقام قبلی را ندارند شروع به توطئه چینی نمودند تا این که موفق شدند پادشاه را فریب دهند و پادشاه دانیال را در چاه شیران انداخت، اما به برکت خداوند شیران درنده در نزد دانیال رام شدند و روزها دانیال روزه می گرفت وشب ها از شیر شیران درنده افطار می نمود تا این که پادشاه دوباره خوابی دید و تمام خوابگذاران از تعبیر آن عاجز ماندند و پادشاه که می دانست قبلاَ کسی بوده که خواب او را تعبیر کرده است سربازانی را به نزد چاه می فرستد و می بینند که دانیال به سلامت در نزد شیران زندگی می کند .او را از چاه در آوردند و دانیال خواب پادشاه را تعبیر کرد و مورد احترام بیشتر قرار گرفت . تا این که پادشاه ایران کوروش به بابل حمله نمود و توانست بابل را فتح کند و یهودیان را از اسارت حکومت بابل آزاد نماید کوروش دانیال (علیه السلام) را به همراه خود به ایران آورد و در دربار پادشاهی ایران نیز مورد تکریم قرار گرفت .در حکومت هخامنشی ایران به پنجاه وچهار ساتراپ تقسیم می شد که در راس هر ساتراپ یک حکمران به نام ساتراپ نشین قرار داشت از بین این تعداد حکمران سه نفر بودند که می توانستند با پادشاه رفت و آمد کنند از بین این سه نفر یک نفر می توانست که به طور مستقیم و بدون اجازه و وقت قبلی با پادشاه دیدار کند و آن یک نفر حضرت دانیال (علیه السلام)بود و می توان گفت که به عنوان دومین فرد مملکتی محسوب می شد .بعد از مرگ کوروش یک دوره کوتاه در زمان بردیای دروغین به وجود می آید که در تاریخ چیزی از دانیال (علیه السلام)نیامده است اما بعد از روی کار آمدن داریوش, دوباره حضرت دانیال (علیه السلام)باز به همان مقام و مرتبه رفیع دست پیدا می کند تا این که احتمالَا در سن 83 یا 85 سالگی دار فانی را وداع می کند.
در کتاب دانیال نبی از رویا و خواب دانیال نبی درباره ی نیرو گرفتن کوروش هخامنشی, چنین یاد می شود :
پادشاهی به نام ذو القرنین یا لوقرانائیم،پدیدار شود و دو کشور ماد و پارس با هم یکی شوند و بر بابل پیروز گردند و یهود را آزادی بخشند.و ذو القرنین یا کوروش همان پادشاهی است که خداوند او را برای کمک به اقوام اسیر و قوم یهود و نیز تجدید بنای اورشلیم بر می انگیزاند. دانیال در رؤیا دید،قوچی در کنار رودخانه اولائی به یونانی ابؤلایوس یا رودخانه کارون ایستاده و دو شاخ بلند دارد که یکی به طرف جلو و یکی به طرف پشت خم شده و با دو شاخ خود شرق و غرب و جنوب را شخم می زند.زمانی گذشت،و از سوی مغرب بزی کوهی پیدا شد که زمین را با شاخ بزرگ و نخراشیده خود که میان پیشانیش بود کند و پیش آمد.کم کم به قوچ دو شاخ نزدیک شد و خشمناک بر او تاخت و دو شاخ او را خرد کرد. آن گاه دانیال،با الهام از این رؤیا اظهار می دارد،قوچ همان ذو القرنین و دو شاخ،نمایانگر همبستگی و یکی شدن ماد و پارس است. «و بر این دو کشور،پادشاهی نیرومند به نام کوروش،فرمانروایی می کند و آن بز کوهی نشانگر یونان و نخستین پادشاه آنجا به نام اسکندر می باشد که خاندان هخامنشی را در زمان داریوش سوم یا دارا مغلوب خواهد کرد.» در رؤیای دانیال،کوروش همانند قوچی دو شاخ یا ذو القرنین در می آید و ظهور او به مردم اسیر و تشنه آزادی،نوید داده می شود.پس کوروش پادشاهی است که،دانیال او را به صورت قوچی تصور نموده و لوقرانائیم نامیده است. لوقرانائیم همان است که ترجمه آن از عبری به عربی ذو القرنین است.«قرن»در عبری و عربی هر دو به معنی شاخ می باشد و یهودان عرب چون زبانشان عربی بود،کوروش را ذو القرنین یعنی صاحب دو شاخ نامیدند.و دو شاخ او علامت قدرت ماد و پارس است.در کتیبه کوروش در پاسارگاد یا پارسگردپیکره کوروش را با دو شاخ نشان داده اند که یکی به سوی جلو و دیگری به سوی عقب و بین آنها سه گل بلند همچون تاج های مصر دیده می شود.در حقیقت مجموعه این دو شاخ و گل ها، تاج کوروش را نشان می دهد.بر بالای نقش،کتیبه ای وجود داشته که با سه زبان و خط پارسی باستان،عیلامی و بابلی بر روی آن نوشته شده بود«منم کوروش شاه هخامنشی»که امروز این خط بر جای نمانده است. «این پیکره،عینا مانند همان رؤیایی است که دانیال دیده بود.همچنین این پیکره دارای چهار بال می باشد و مانند همان تصوری است که اشعیای نبی در کتاب خود از آن سخن گفته و به نام عقاب شرق یاد کرده است.»
آیاتی از کتاب مقدس که به منجی بودن کوروش می پردازد چنین است:
او است که نجات می دهد و می رهاند و آیات و عجایب را در آسمان و در زمین ظاهر می سازد و او است که دانیال را از چنگ شیران رهایی داده است پس این دانیال در سلطنت داریوش و در سلطنت کوروش پارسی می بود
تنها مورد اسطوره ای الهی و قدسی انقلاب جهانی کوروش که در میان زرتشتیان رواج دارد و تا حال به صورت جدی پرداخته نشده کاوه آهنگر است. با توجه به نقطه نظر موسی خورناتسی و برداشتی که از تاریخ ارمنستان و خدمات متقابل ایران باستان و قوم ارمنی دارد محتمل تیگران پادشاه ارمنستان کاوه آهنگر باشد. شاید اصالتی اصفهانی داشت و خانه و کاشانه ای نیز در این شهر برای خود برگزیده بود.
سد ذوالقرنین همان سد موجود در تنگه کوه های قفقاز است. کوه های قفقاز از دریای خزر تا دریای سیاه امتداد دارد. تنگه موجود در کوه های قفقاز، داریال نامیده می شود.
داریال محرف داریول است که به زبان ترکی به معنای تنگه است، و سد ذوالقرنین را به زبان محلی دمیرقاپو که به معنای در آهنین است می نامند.
این تنگه بین تفلیس و ولادی کیوکز واقع است، و این سد در بین دو کوه بلند واقع است که آن دو کوه از دو طرف امتداد دارند و فقط این تنگه فاصله بین آن سلسله جبال است. تنها راهی که رابطه بین نواحی شمالی و نواحی جنوبی را برقرار می کند همین تنگه است. چون آن سلسله جبال به همراه دریای خزر و دریای سیاه، خود به خود یک مانع و حاجز طبیعی هستند که هزاران کیلومتر ادامه داشته و جنوب آسیا را از شمال آن جدا می کنند.
و در آن اعصار اقوام شروری از سکنه شمال شرقی آسیا از این تنگه قفقاز وارد قسمت های جنوبی آن از ارمنستان و سپس وارد ایران شده و حتی به آشور و کلده می رفتند و غارت می کردند و در هجوم های خود از هیچ قتل و سبی و نَهب دریغ نمی نمودند و یک بار در حوالای قرن هفتم قبل از میلاد هجوم آورده و تا به نینوا که پایتخت آشور است رسیدند و این واقعه تقریباً در قرن سابق بر عهد کوروش است.
مورخین یونانی مثل هردوت مسافرت کوروش را به شمال ایران برای خاموش نمودن نائره ای که مشتعل بود ذکر کرده اند و ظاهراً در همین سفر بود که کوروش سد را در تنگه داریال در مسیرش به استدعای اهل شمال و تظلم آن ها ساخت و آن را با سنگ و مس و آهن بنا نمود؛ و آن یگانه سد محکمی است که در آن آهن به کار رفته است؛ و آن سدی است بین دو کوه که منطبق می شود بر آن گفتار خدای تعالی: «فَأَعِینُونِی بِقُوةٍ أَجْعَلْ بَیْنَکُمْ وَ بَیْنَهُمْ رَدْمًا * ءَاتُونِی زُبَرَ الْحَدِیدِ»؛ (ذوالقرنین گفت:) پس مرا به نیروی خویش کمک دهید تا میان شما و آن ها سد (محکمی) بسازم. پاره های آهن برای من بیاورید. (کهف/95 و 96)
و از شواهدی که این امر را مسلماً به کوروش منتسب می سازد، یکی نهری است در نزدیکی این سد که سایروس نامیده شده است و سایروس در نزد غربی ها کوروش است؛ و دیگر این که در آثار باستانی ارمنی ها، این دیوار هاگ گورائی نامیده شده و معنای این لفظ تنگه کوروش یا معبر کوروش است و معلوم است که نوشتجات ارمنی ها در این موضوع از نظر قرب ارمنستان به محل تنگه، به منزله شهادت محلی محسوب می گردد.
درباره طائفه یأجوج و مأجوج در دو مورد در قرآن کریم آمده است:
اول: در سوره کهف که داستان ذوالقرنین را بیان می کند.
دوم: در سوره أنبیاء:» حتی إذا فتحت یأجوج و مأجوج و هم من کل حدب ینسلون * و اقترب الوعد الحق فإذا هی شـاخصة أبصـار الذین کفروا یـاویلنا قد کنا فی غفلة من هـذا بل کنا ظـالمین؛ تا وقتی که (راه) یأجوج و مأجوج گشوده شود و آن ها از هر بلندی بتازند. و آن وعده راستین (قیامت) نزدیک می شود و به ناگاه چشمان کسانی که کافر شدند خیره می شود (و می گویند) ای وای بر ما که از این روز غافل بودیم! بلکه ما ستمگر بوده ایم.(انبیاء 96 و 97)
خروج یاجوج و ماجوج در مورد دوم نشان اشراط الساعه یا آخرالزمان است. به گزارش قرآن کریم فتنه یاجوج و ماجوج در آخرالزمان توسط دابه الارض دفع می شود.