مرجع معرفی شهرستان  توریستی چالوس

مرجع معرفی شهرستان توریستی چالوس

معرفی جاذبه های دیدنی تاریخی شهر های چالوس ، نوشهر ، کلاردشت ، کجور ، مرزن آباد ، نمک آبرود ، کلارآباد ، متل قو ، رامسر
مرجع معرفی شهرستان  توریستی چالوس

مرجع معرفی شهرستان توریستی چالوس

معرفی جاذبه های دیدنی تاریخی شهر های چالوس ، نوشهر ، کلاردشت ، کجور ، مرزن آباد ، نمک آبرود ، کلارآباد ، متل قو ، رامسر

ذهن خوب

گرچه این وضعیت دشوار است،

 گرچه حکمت آن را درک نمیکنم،

 گرچه منصفانه نیست، 

اما نگرش مثبتم را حفظ میکنم 

و سرشار از شادی باقی می‌مانم.

می‌دانم

 که این وضعیت 

نمی‌تواند مرا به عقب براند. 

منتظر می‌مانم

 تا خداوند مرا به سوی دیگر اوضاع رهنمون سازد

 که موقعیت بهتری برایم در پی خواهد داشت.

چه جوری وابسته به خدا بشید؟

وابسته به خدا شوید.
چه جوری؟
چه جوری وابسته به یه نفر میشی؟
وقتی زیاد باهاش حرف میزنم، زیاد میرم و میام.
پس
زیاد با خدا حرف بزن، زیاد با خدا رفت و آمد کن...!

وقتی دلت با خداست،
بگذار هر کس میخواهد دلت را بشکند...
وقتی توکلت با خداست،
بگذار هر چقدر میخواهند با تو بی انصافی کنند...
وقتی امیدت با خداست،
بگذار هر چقدر میخواهند نا امیدت کنند...
وقتی یارت خداست،
بگذار هر چقدر میخواهند نارفیق شوند...
ولی تو همیشه با خدا بمان...
اما خدا کیست ؟
خدا یعنی به خود آ
وسلام ….

ای خدا ما را  در سپیده جان روشن کن و ....

الهی،

 تو نماد بی‌پایان مهربانی هستی.

 در هر نفسی که می‌کشیم،

 در هر زمزمه‌ای که به زبان می‌آوریم، 

در هر قطره بارانی که بر زمین می‌نشیند، 

نشانه‌ای از مهربانی توست. 


تو آفتابی هستی که بر همه می‌تابد،

 بدون توجه به اینکه

 چه کسی در زیر نورش قرار دارد. 

مهربانی‌ات 

همچون بارانی است که بر عادل و ناعادل می‌بارد.


در هر گلی که شکوفا می‌شود،
 در هر صبحی که فرا می‌رسد،
 در هر لبخندی که بر لبان می‌نشیند، 
نشان از بی‌کران بودن محبت توست. 

تو به ما عشق می‌آموزی،
 تو به ما بخشش می‌آموزی، 
تو به ما امید می‌بخشی و در سخت‌ترین شرایط، راهنمای ما هستی.

با هر دعایی که به زبان می‌آوریم، 
با هر قدمی که به سوی خوبی برمی‌داریم، 
مهربانی‌ات را احساس می‌کنیم.

 تو در قلب ما نشسته‌ای، 
مهربان و بخشنده، 
همیشه منتظر که به سویت بازگردیم.

 در اوج بزرگواری‌ات،
 تو ما را می‌پذیری، 
حتی وقتی که از تو دور افتاده‌ایم.

بی‌پایان بودن مهربانی‌ات، 
چون اقیانوسی است که هرگز خشک نمی‌شود.

 در هر لحظه زندگی،
 در هر نفسی که می‌کشیم، 
تو با ما هستی، 
مهربان و رحیم،
 نشان از عظمت و بی‌نهایتی محبت تو.

ای خدا ما را 
در سپیده جان روشن کن
و در شب های تاریک به آغوش بکش

روح

مردمان شرق می گویند در آغاز خدا تنها بود و اصلا حال خوشی نداشت، چون نمی دانست کیست، پس جهان را آفرید تا بداند کیست. 

او موجودات مختلفی را خلق کرد تا خود را در آن ها ببیند، زیرا تا زمانی که از بیرون به خویش نظر نیفکنده اید، نمی دانید که هستید، نیازمند آینه ای هستید تا صورت خود را در آن ببینید.


فیلسوفان کُهَن، همیشه خدا را بی همتا و یگانه فرض کرده اند، ولی او برای آگاه شدن از خویش نیازمند همتاست. 

معنای جدایی و تمایز چیز ها در زمان و مکان همین است و حقیقتا اگر جسمی نباشد تا تمایز را خلق و نگهداری کند، ماهیت تمایز و اندیشه‌یِ "خود" برای یک لحظه هم وجود نخواهد داشت.

 شاید فرض کنیم اگر جسم ناپدید شود و از هم بپاشد، "خود" نیز به طریقی متلاشی می شود، زیرا حد و مرز خویش را از دست می دهد...


از آنجا که آگاهی‌تان از حقیقتِ تن و همه یِ واقعیت های مسلمش، کاملا آگاه نیست،
 روح یا روانتان با جسمتان همپوشانی پیدا می کند و با سایر روان ها مخلوط می شود و دیگر دقیقا نمی دانید کیستید...

من مشتی از خاکم و....


سر تا پایم را خلاصه کنند

 می شوم "مشتی خاک"

که ممکن بود "خشتی" باشد

 در دیوار یک خانه

یا "سنگی" در دامان یک کوه
یا قدری "سنگ ریزه" در انتهای یک اقیانوس
شاید "خاکی" از گلدان‌
یا حتی "غباری" بر پنجره
اما

 مرا از این میان برگزیدند :

 برای" نهایت" برای" شرافت" برای" انسانیت"


و پروردگارم

 بزرگوارانه اجازه ام داد

 برای : " نفس کشیدن " " دیدن " " شنیدن " " فهمیدن "

و ارزنده ام کرد

 بابت نفسی که در من دمید

من منتخب گشته ام : 

برای" قرب " برای" رجعت " برای" سعادت "


من مشتی از خاکم

 که خدایم اجازه ام داده:

 به" انتخاب " به" تغییر " به" شوریدن " به" محبت "


وای بر من

 اگر قدر ندانم…

وای