یکی از بهترین کتاب هایی که در زمینه قوانین معنوی موفقیت از سالها قبل مورد استقبال مردم قرار گرفته و افراد زیادی از تاثیرات این کتاب در زندگی خودشان صحبت کرده اند، کتاب 4 اثر از فلورانس اسکاول شین هست.
این بار تصمیم گرفتم تا مطالب و نکات ارزشمند این کتاب را در چند قسمت تقدیم نگاه شما علاقه مندان قوانین معنوی موفقیت کنم تا بتوانم به اندازه خودم سهمی در به اشتراک گذاری این مفاهیم ارزشمند داشته باشم. امیدوارم که آنچه از این خلاصه کتاب 4 اثر فلورانس اسکاول شین با ترجمه زیبای سرکارخانم گیتی خوشدل که در قالب نوشته ی حاضر تقدیم شما می شود مفید و کاربردی باشد.
لازم است به چند نکته قبل از شروع مطلب اشاره کنم:
اولین نکته این هست که به دلیل اینکه این کتاب مربوط به بیشتر از 70 سال قبل هست طبیعتاً نوع نگارش و ترجمه آن با حال و هوای متون امروز کمی متفاوت است و من سعی کردم تا تغییرات کمی در استفاده از کلمات داشته باشم تا به اثر اصلی خدشه ای وارد نشود.دوم اینکه بخش قابل توجهی از مطالب کتاب مربوط به نقل داستان هایی از سرگذشت افراد و شاگردان خانم فلورانس اسکاول شین هست که به جهت رعایت اختصار نمی شود به همه آنها اشاره کرد.سوم اینکه در بین مطالب سرفصل هایی که در کتاب مورد بحث قرار گرفته، نکات بسیار مهمی به صورت پراکنده و خارج از بحث اصلی بیان شده که سعی کردم تا جایی که امکان دارد و ارتباط معنایی موضوعات مطرح شده از بین نرود به این جملات اشاره کنم.
امیدوارم اولین قسمت از این مجموعه خلاصه کتاب 4 اثر فلورانس اسکاول شین مورد توجه شما قرار بگیرد و سبب شود تا این کتاب را به طور کامل مطالعه کنید و از رهنمود های آن استفاده کنید.
من سعی کردم این 4 اثر را به طور جداگانه در 4 قسمت مجزا آماده کنم. در اولین قسمت دعوت می کنم از شما که همراه من باشید با گزیده ای از قسمت اول کتاب 4 اثر از فلورانس اسکاول شین با نام بازی زندگی و راه این بازی
بازی زندگی
خانم فلورانس اسکاول شین اعتقاد دارد که بر خلاف عقیده بسیاری از مردم، زندگی جنگ و پیکار نیست بلکه یک بازی است که در آن دانستن قواعد معنوی این بازی اهمیت زیادی دارد. در واقع زندگی بازی بزرگ داد و ستد است و در این بازی از هر دستی بدهیم از همان دست می گیریم.
همچنین دانستن این موضوع هم اهمیت زیادی دارد که قوه تخیل در این بازی نقش و اهمیت فوق العاده ای دارد و برای پیروزی در این بازی نیاز هست که ما بتوانیم نیروی تخیل خودمان را آموزش دهیم.
هرکس بتواند به قوه تخیل خود بیاموزد که تنها نیکی و خوبی را تصور کند و ببیند به همه آرزوها و مراد های دلش خواهد رسید.
به زبان دیگر تخیل همان قیچی ذهن است که در همه لحظات در حال انتخاب و بریدن تصاویری است که انسان در ذهن خود می بیند و دیر یا زود در دنیای بیرون با آنها روبرو می شود.
برای آشنایی بیشتر با نیروی تخیل و نحوه آموزش دادن آن لازم است تا قبل از هر چیز با طرز کار ذهن آشنا شویم.
ذهن ما سه بخش دارد:
ذهن نیمه هوشیار: که مانند برق قدرت مطلق است ولی توان فهم و استنباط ندارد. هرچیزی که آدم عمیقاً احساس کند و یا به روشنی مجسم کند روی ذهن نیمه هوشیار اثر می گذارد و مو به مو در صحنه زندگی ظاهر می شود.
ذهن هوشیار : همان ذهن بشری است و زندگی را به همان شکلی که هست می بیند و با دیدن موضوعاتی مثل مرگ و بلا و بیماری و تنگنا بر ذهن نیمه هوشیار اثر می گذارد.
ذهن الهی : که درون هر انسان است و قلمرو آرمان های الهی یا همان الگوی انسان کامل است.
خانم اسکاول شین در کتاب بازی زندگی و راه این بازی عنوان می کند که از جمله چیزهایی که به وسیله آن روی ذهن نیمه هوشیار اثر می گذاریم کلامی است که به کار می بریم. در واقع، وفور نعمت همیشه بر سر راه انسان قرار دارد اما از طریق آرزو، ایمان یا کلام به زبان آمده می تواند نمایان شود.
جز تردید و ترس، هیچی چیزی نمی تواند بین انسان و بزرگ ترین آرمان ها و آرزوهایش فاصله ای ایجاد کند. به محض اینکه آدم بتواند بدون هیچ ترس و دلهره ای آرزو کند، هر آرزویی بدون درنگ برآورده خواهد شد.
ترس بزرگ ترین دشمن آدم است. ترس از تنهایی، ترس از فقر، ترس از شکست، ترس از بیماری، ترسِ از دست دادن و احساس نا ایمنی برای هر مسئله.
راه حل مقابل با ترس، جایگزین کردن آن با ایمان است. در واقع ترس همان ایمان وارونه است. ترس یعنی ایمان به شر به جای ایمان به خیر.
هدف بازی زندگی این است که انسان به روشنی خیر و صلاح خودش را ببیند و هر چه تصویر شر هست از ذهنش پاک کند.
برای رسیدن به این هدف باید با مشاهده خیر و نیکی بر ذهن نیمه هوشیار خود اثر بگذارد.
برای استفاده از نیروی کلام به جهت اثر گذاری بر ذهن نیمه هوشیار باید جملات نیرو بخش را با قدرت تکرار کنیم.
قانون توانگری
نکته مهم دیگری که خانم فلورانس اسکاول شین در کتاب بازی زندگی و راه این بازی مورد اشاره قرار می دهد این است که یکی از بزرگ ترین پیام های کتاب مقدس این است که خداوند روزی رسان آدم است و انسان می تواند هر چیزی را که حق الهی او هست به عینیت و تملک خود در آورد. هرچند که باید به کلامی که بر زبان می آورد ایمان کامل داشته باشد و البته ایمان خود را در عمل نشان دهد.
“آنچه در عبادت می طلبید یقین بدانید که آن را گرفته اید و به شما عطا خواهد شد. باید چنان رفتار کنید که گویی از قبل آن را دریافت کرده اید.”
اگر کسی موفقیت بخواهد ولی خود را برای شکست تدارک ببیند گرفتار همان وضعی خواهد شد که برای آن آماده شده است.
استفاده از چاشنی معنویت برای انجام کارها برای افراد عادی آسان نیست به این دلیل که اندیشه های منفی سرشار از ترس ها و تردید ها در ذهن نیمه هوشیار جمع شده اند و باید از بین بروند و هر بار که جملاتی که سرشار از حقایق معنوی هستند را به زبان می آوریم و تکرار می کنیم، باورهای قدیمی ذهن نیمه هوشیار را به مبارزه می طلبیم. در این هنگام است که باید به طور مداوم عبارت های تاکیدی را تکرار کنیم و شاد و شاکر باشیم که پیشاپیش خواسته خود را دریافت کرده ایم.
انسان تنها چیزی را می تواند به دست بیاورد که خود را در حال دریافت آن ببیند.
به جهت اهمیت این موضوع بار دیگر تکرار می شود که انسانی که از قانون معنویت آگاه است از ظاهر امور آزرده و ناراحت نمی شود و زمانی که شرایط خوب نیست، شادی می کند. یعنی از رویای خودش چشم بر نمی دارد و شکر به جا می آورد که به آرزوی خود رسیده است و حاجت خود را از قبل دریافت کرده است.
همه این ها آرمان هایی هستند که در منتهای کمال در ذهن الهی ( هوشیاری برتر خود انسان) نقش بسته اند و قرار نیست که پیش او بیایند بلکه باید از طریق او آشکار شوند.
نفوذ کلام
موضوع مهم دگیری که در کتاب بازی زندگی و راه این بازی مورد تاکید قرار گرفته این است که انسان به وسیله کلامی که بر زبان می آورد پیوسته قوانینی برای خود وضع می کند. هیچ عاملی برای انسان باعث شگون و یا بدشانسی نیست و این کلام و اعتقاد خود انسان است که در ذهن نیمه هوشیار، امید و انتظار می آفریند و برایش شگون و خوش اقبالی می آورد.
برای مقابله با تاثیر افکار خرافی، تاکید بر این نکته لازم است که بدانیم تنها چیزی که بر ذهن نیمه هوشیار دگرگونی ایجاد می کند تاکید بر این نکته است که تنها یک قدرت وجود دارد و آن قدرت خدا هست و بنابراین دلسردی و نگرانی در مورد هیچ موضوعی وجود ندارد.
قانون عدم مقاومت
چینی ها اعتقاد دارند که آب به این دلیل نیرومند ترین عنصر است که کاملاً غیر مقاوم است. آب می تواند صخره ها را بشکافد و هرچه در برابرش قرار گیرد را از سر راه بردارد.
همان طور که در فصل قبل کتاب بازی زندگی و راه این بازی خانم فلورانس اسکاول شین خواندیم روح آدمی همان ذهن نیمه هوشیار است و هر چیزی که انسان عمیقاً احساس کند خواه نیک و خواه بد باشد توسط ذهن نیمه هوشیار در زندگی او نمایان می شود. انسان بیمار، بیماری را تصور کرده و انسان تنگ دست، فقر و انسان ثروتمند، ثروت را.
باید این رهمنود ارزشمند را به خاطر داشته باشیم که اگر خود ما اداره ذهن نیمه هوشیارمان را به دست نگیریم کس دیگری این کار را به دست می گیرد.
در واقع قانون عدم مقاومت بیانگر این موضوع است که در مقابل هیچ چیزی واکنش بد نشان ندهیم چون اعتقاد داریم که در جهان هیچ نیرو و قدرتی به جز خدا وجود ندارد پس هر اتفاق و رویدادی به نفع ما هست و چیزی که در ظاهر برای ما به معنی شکست دارد را می توانیم موفقیت بنامیم و در هر رویدادی خیری ببینیم.
در این زمینه می توانید مقاله بهترین راه از بین بردن افکار منفی ونگرانی را مطالعه کنید
به این دلیل که چیزی که حق الهی ما باشد هیچ وقت ضایع نمی شود و از بین نمی رود و لازم است که اطمینان داشته باشیم که اوضاع مخالف خیر است و از آن آزرده نشویم تا وزن و سنگینی خود را از دست بدهد.
زیرا برای رسیدن به برکت و نعمت در زندگی باید احساس کنیم که آنچه را می خواستیم از قبل به دست آورده ایم و تا خودمان را توانگر احساس نکنیم توانگری به منصه ظهور نمی رسد. وقتی که ما در مقابل اتفاقی مقاومت کنیم به این معنی است که به جای یک قدرت، دو قدرت را متصور شده ایم. برای بر طرف کردن این مقاومت خوب است که دایم این عبارت را تکرار کنیم:
“هر انسانی حلقه ای است طلایی در زنجیر خیر و صلاح من زیرا همه انسان ها تجلیات خدا هستند و در انتظارند تا فرصتی ایجاد کنم تا آنها در طرح الهی زندگی من خدمتی کنند. “
به محض آرام شدن دریا کشتی های انسان از راه می رسند.
تا زمانی که آدمی در برابر وضعیتی مقاومت کند آن را به سمت خود خواهد کشید و اگر سعی کند از وضعیتی فرار کند، همیشه آن وضعیت همراه او خواهد بود و او را دنبال خواهد کرد.
هر وضعیت ناهماهنگ، نشانه ناهماهنگی در درون خود آدمی است. اگر در باطن انسان ذره ای واکنش هیجانی نسبت به وضعیت ناهماهنگ وجود نداشته باشد، آن وضعیت برای همیشه از سر راهش کنار خواهد رفت.
گذشته و آینده سارقان زمان هستند. انسان باید گذشته خودش را متبرک کند. اما اگر این گذشته او را در اسارت نگه می دارد باید آن را فراموش کند. آینده را هم می بایست با این اطمینان که برای او شادمانی های بی پایان در آستین دارد باید متبرک کند. اما کاملاً درحال زندگی کند.
در بازی زندگی و راه این بازی برای اینکه بتوانیم از لحظه حال بهترین استفاده را ببریم می توانیم هر روز صبح را با کلام درست شروع کنیم. مثلاٌ این جملات را با خودمان بگوییم :
“تو امروز انجام خواهی شد. زیرا امروز روز تکمیل و کمال است و من برای روزی چنین عالی و تمام عیار، خدا را شکر می کنم. امروز معجزه پس از معجزه خواهد آمد و شگفتیها لحظه ای از حرکت نمی ایستند.”
در به کار بردن عبارت های تاکیدی باید توجه داشت که گاهی لازم است تا تغییراتی در آن ها به وجود آوریم تا متناسب با ذوق و سلیقه ما باشند.
مثلاً یکی از جملاتی که برای تعداد زیادی از افراد موثر بوده جمله زیر است:
من کاری دارم عالی، به شیوه عالی، باخدمتی عالی برای پاداشی عالی!
قانون کارما و قانون بخشایش
از جمله موضوعات مهم دیگری که در کتاب بازی زندگی و راه این بازی خانم فلورانس اسکاول شین اشاره شده قانون کارما است . کارما به معنای بازگشت است و قانون کارما به این معنی است که انسان از هر دستی بدهد از همان دست می گیرد و هرچه بکارد همان را درو می کند.
اگر به جای کلمه خدا از قانون استفاده کنیم معنی بسیاری از آیات الهی برای ما روشن می شود.
مهمترین مرحله در رسیدن به آرزو، درست خواستن است. انسان باید همیشه چیزی را بطلبد که حق الهی اوست. لازم است که همیشه اراده خدا را طلب کنیم و دست از اراده خود برداریم در این صورت است که به خواسته خود می رسیم. زیرا خواسته مان را به قدرت نامتناهی می سپاریم.
اگر انسان رهنمود های مصر ف کردن و یا بخشیدن پول را یاد نگیرد، همان پول را بسیار ناخوشایند از دست می دهد.
اگر انسان به مبداء روزی اطمینان داشته و توکل کند صاخب برکت و روزی بی پایان خواهد شد. باید به این نکته توجه داشت که ایمان و توکل مقدم بر ظهور نعمت است و به اندازه ایمان ما به ما عطا می شود.
سپردن بار (تاثیر برذهن نیمه هوشیار)
در این قسمت از کتاب بازی زندگی و راه این بازی خانم اسکاول شین به موضوع مهمی با عنوان سپردن بار اشاره دارد.
وقتی افراد با قدرت ذهن آشنا می شوند دوست دارند تا تصاویر و افکار منفی را از ذهن خودشان پاک کنند و جای آن را با تصاویر مثبت در ذهن نیمه هوشیار پر کنند.
آسان ترین راه برای انجام این کار از نظر خانم اسکاول شین سپردن بار است. منظور از بار هر گونه فکر منفی و یا شرایط مخالف و نابسامان است که ریشه در ذهن ناخود آگاه دارد.
از طریق ذهن هشیار و استدلالی نمی توان ذهن نیمه هوشیار را هدایت کرد زیرا ذهن استدلالی ( عقل) دارای تصوراتی محدود و پر از تردید و نگرانی است. همانطور که در این دنیا اجسام به خاطر قانون جاذبه وزن دارند و در فضا به بی وزنی می رسند، ما نیز با سپردن بارمان به هشیاری برتر به بی وزنی می رسیم.
مثلاً زنی به پول نیاز داشت و برای اینکه بار ذهن نیمه هوشیارش را بی وزن کند مرتباً تکرار می کرد که من این بار فقر را به الهیت باطنم می سپرم و دیگر به آن فکر نمی کنم تا به ثروت برسم. بار این زن فقر بود و پس از این که با اعتقاد به وفور مال، بار خود را به هوشیاری برتر فرستاد، دارایی زیادی نصیبش شد.
در مورد استفاده از جملات تاکیدی برای سپردن بار خوب است بدانیم که این کار مانند کوک کردن ساز است. ما باید با کلام خود، به طور مداوم خودمان را کوک کنیم.
با تکرار پیوسته جملات تاکیدی، انسان مسایل را به روشنی می بیند و آن را درک می کند و این تکرار پیوسته باعث می شود که ذهن مادی از ترس ها و دودلی ها خالی شود و انسان به آرامش برسد.
اغلب قبل از موفقیت های بزرگ، شکست ظاهری پیش می آید. گویی همه چیز بر خلاف جهت طبیعی خودش حرکت می کند و ترس و اضطراب و نگرانی بر ذهن هوشیار انسان غلبه می کند. در این حالت، ترس و تردید ها از ذهن نیمه هوشیار ناشی می شوند.
علت این موضوع این است که این مانده های قبلی ذهن نیمه هوشیار به سطح می رسند و به بیرون رانده می شوند. در این زمان انسان باید خدا را شکر کند که رها شده حتی اگر به ظاهر در اسارت دشمنانی چون فقر ، بیماری، یا هر وضعیت ناخوشایند دیگر باشد.
شاگردی از خانم اسکاول شین می پرسد که تا چه زمان باید در تاریکی ماند و او جواب می دهد: به اندازه ای که بتوان در تاریکی دید و آن هم با سپردن بار ممکن می شود.
در بازی زندگی و راه این بازی، برای تاثیر بر ذهن نیمه هوشیار باید همواره ایمان فعال داشته باشید و بدانید که ایمان بدون عمل مرده است.
از جمله راه های تاثیر بر ذهن نیمه هوشیار و نشان دادن ایمان فعال می توان به موارد زیر اشاره کرد:
استفاده از موسیقی مناسب هنگام بیان جملات تاکیدی به دلیل اثر گذاری بیشتر جملات در این حالتاستفاده از رقص به دلیل وجود ریتم و هارمونی در حرکات موزوناهمیت دادن به جزئیات و نشانه ها و تحسین آنها قبل از تحقق آروز؛ همانطور که کریستوف کلمپ قبل از رسیدن به امریکا با مشاهده پرندگان و درختان دریافت که به خشکی نزدیک شده است. بی توجهی به نشانه های کوچک در بسیاری از موارد باعث دلسردی افراد و ناامیدی آنها می شود. پس لازم است که حتی کم اهیمت ترین جزئیات را بی اهمیت تلقی نکنند به این دلیل که همیشه قبل از پدیدار شدن هر موفقیتی، نشانه های آن ظاهر می شود.وانمود کردن، از دیگر راه های تاثیر بر ذهن نیمه هوشیار است. اگر کسی وانمود کند که ثروتمند و کامیاب است، به آرزویش می رسد.تا زمانی که انسان ترس را از ذهن نیمه هوشیارش دور نکند، در شادی و آرامش قرار نمی گیرد. ترس نیرویی است که به انحراف می رود و باید به راه راست برگردد و به ایمان تبدیل شود. راه از بین بردن ترس این است که به سوی همان چیزی بروید که از آن می ترسید.
مثلاً یکی از شاگردان خانم اسکاول شین بدون ترس و واهمه از فقر، پول خرج می کرد و ایمانش به این که خدا روزی رسان است و روزی اش پایان ناپذیر است را عملاً نشان می داد و در نتیجه فقر و تنگ دستی را نابود کرد.
گاهی ذهن انسان به قدری با تفکر فقر و کمبود آمیخته شده که کنار گذاشتن تفکرات از ذهن نیمه هوشیار دشوار می شود. انسان باید لحظه به لحظه وضعیت خود را مرور کند که آیا انگیزه او از هر عمل ترس است یا ایمان؟ در بسیار از اوقات ترس انسانها ناشی از شخصیت آنها است و لازم است که از آنها دوری نکند و با اشتیاق زیاد به سمت آنها برود تا ببیند که آنها همان حلقه های طلایی هستند برای رساندن شما به خیر و نیکی که اگر این طور نباشند از زندگی شما حذف می شوند.
عشق
در کتاب بازی زندگی و راه این بازی اشاره شده که انسان اغلب به دلیل ناشکری و قدرناشناسی چیزی را از دست می دهد و به خاطر از دست دادن آن چیز در رنج و ناراحتی به سر می برد.
هیچ فردی در کارش موفق نمی شود مگر اینکه عاشق کارش باشد. همچنین اگر برای کسی مادیات اهمیتی نداشته باشد هرگز نمی تواند صاحب پول و ثروت شود و دلیل فقر بسیاری از هنرمندان همین نگرش تحقیر آمیز نسبت به پول و مادیات است زیرا این نگرش ها او را از پول جدا نگه می دارد.
پول نمودی از خدا و نیز به عنوان بی نیازی از هر نیاز و محدودیت است. پول همیشه باید در جریان باشد و به مصارف خیر برسد و وقتی که موقعیش پیش می آید باید پول خرج کرد و انسان نباید حتی از خرج کردن سرمایه اصلی خودش هم دریغ کند.
زیرا وقتی فردی با رضایت خاطر و به طور بی باکانه پول خرج می کند راه را برای سرازیر شدن پول بیشتر هموار می کند و خداوند روزی رسان بی دریغ بشر و برکات او بی حد و مرز است.
همه ناراحتی ها و بیماری ها به خاطر تخطی از قانون عشق به وجود می آیند . بوم رنگ های نفرت و انزجار و انتقاد انسان، همراه با بیماری و اندوه به خود او بر می گردند.
شهود یا هدایت
خانم فلورانس اسکاول شین در این قسمت از کتاب بازی زندگی و راه و رسم این بازی به موضوع بسیار مهم شهود و هدایت درونی در مسیر موفقیت و رسیدن خواسته ها اشاره دارد.
هیچ کار دشواری برای انسانی که آگاه به نفوذ کلام باشد وجود ندارد. خانم اسکاول شین در جواب این درخواست که چطور می توانیم به خواسته های خود برسیم؟ می گوید : با کلام درست از خداوند بخواهید و از او هدایت بطلبید تا راه را به شما نشان دهد و اگر کاری نیاز هست انجام دهید تا به مقصد برسید آن را برای شما آشکار کند.
پاسخ از طریق شهود و الهام خواهد آمد که می تواند اظهار نظری از یک فرد، جمله ای در یک کتاب و …. باشد. شهود نیرویی معنوی است که توجیه خاصی ندارد و فقط راه را نشان می دهد.
صورت حساب ها را با شادی و رضایت کامل پرداخت کنید زیرا پول را باید بدون ترس و واهمه و همراه با دعای خیر و طلب نعمت و برکت خرج کرد.
این طرز دید و گرایش ذهن انسان را ثروتمند می کند.
زمانی که معنویت در انسان روشن می شود متوجه این موضوع می شود که هر ناهماهنگی در بیرون از ناهماهنگی درونی ناشی می شود.
بیان کامل نفس یا طرح الهی
منظور از بیان کامل نفس در کتاب بازی زندگی و راه این بازی این است که انسان متوجه این حقیقت باشد که در جهان جایی هست که فقط او می تواند آن را پر کند نه شخص دیگری وکاری هست که فقط او باید آن را انجام دهد نه کس دیگری و این سرنوشت او است. گاهی امکان دارد انسان نسبت به طرح الهی زندگی خود آگاهی نداشته باشد. در اینجا بهتر است بگوید:
“ای روح نامتناهی ؛ راه را برای طرح الهی زندگی ام باز کن تا نبوغ درونم آشکار گردد و آن طرح الهی را با چشم خود ببینم.”