خب یه متن مهم نوشتم حتما بخوانید ؛
صد بار بخوانید
صد بار …
یکی از اساسیترین و سرنوشتسازترین مهارتهایی که میتواند مسیر زندگی ما را شکل دهد، توانایی ثبت و پردازش افکار، خواستهها، اهداف، دغدغهها و احساساتمان روی کاغذ است. شاید در نگاه اول، این کار پیشپاافتاده به نظر برسد، اما در حقیقت، یکی از بزرگترین نقاط تمایز بین افرادی است که در زندگی رشد میکنند و آنهایی که درجا میزنند.
اگر شما قادر باشید افکارتان را شفاف و منظم بنویسید، به احتمال زیاد در آیندهای نهچندان دور به پیشرفت و توسعه فردی خواهید رسید. چرا؟ چون نوشتن باعث میشود که ذهن شما نظاممندتر شود، تصمیمات بهتری بگیرید، و با آگاهی بیشتری مسیر زندگی خود را هدایت کنید. اما اگر این مهارت را نداشته باشید، احتمالا انرژی ذهنی شما صرف پاسخهای اشتباه به مسائل اشتباه میشود. در نتیجه، احساس میکنید که در یک چرخه تکراری گرفتار شدهاید و هیچ تغییری در وضعیتتان ایجاد نمیشود—به عبارتی، درجا میزنید.
اما چرا نوشتن چنین اهمیتی دارد؟
در وهله اول، «نوشتن» بهخودیخود مهارتی چالشبرانگیز است. بسیاری تصور میکنند که کافی است قلم را روی کاغذ بگذارند و آنچه در ذهن دارند، جاری کنند، اما در عمل، اغلب افراد هنگام نوشتن با نوعی «گیر ذهنی» مواجه میشوند. چرا؟
زیرا ذهن ما مملو از احساسات، سوگیریها و آشفتگیهای لحظهای است. وقتی فقط در ذهنمان فکر میکنیم، این افکار دائماً درهمتنیده و مبهم باقی میمانند. اما لحظهای که آنها را روی کاغذ میآوریم، انگار خود را از بیرون میبینیم؛ بیطرف، شفاف و بدون پردههای احساسی. آنوقت است که متوجه میشویم بسیاری از دغدغههایی که در ذهنمان مهم به نظر میرسیدند، در واقع بیاهمیت یا حتی نادرست بودهاند. برعکس، بعضی نکاتی که قبلاً به آنها توجه نکرده بودیم، ناگهان جلوی چشممان برجسته میشوند.
نوشتن همچنین به ما کمک میکند:
1. تفکر ساختاریافته داشته باشیم – وقتی مینویسیم، مجبور میشویم افکارمان را دستهبندی کنیم، به آنها نظم ببخشیم و روابط منطقی بینشان را کشف کنیم. این فرآیند ما را از سردرگمی ذهنی نجات میدهد.
2. تصمیمات بهتری بگیریم – با نوشتن، مزایا و معایب تصمیماتمان را بهوضوح میبینیم و کمتر دچار خطاهای هیجانی میشویم.
3. به خودشناسی عمیقتری برسیم – بسیاری از احساسات و دغدغههایی که در ذهنمان جریان دارند، زمانی که نوشته میشوند، ماهیت واقعی خود را آشکار میکنند. این کار کمک میکند که خود را بهتر درک کنیم.
4. از چرخهی بینتیجهی افکار رها شویم – افکاری که مدام در ذهنمان دور میزنند، اگر نوشته شوند، راهی برای خروج پیدا میکنند و دیگر مثل یک دایره بسته، ما را در خود حبس نمیکنند.
پس اگر تا امروز نوشتن را جدی نمیگرفتید، حالا زمان آن رسیده که این مهارت را به یکی از اصلیترین ابزارهای خود برای رشد و موفقیت تبدیل کنید. کافی است روزانه چند دقیقه وقت بگذارید و هر آنچه در ذهنتان هست، روی کاغذ بیاورید. با تمرین و مداومت، خیلی زود متوجه خواهید شد که ذهن شما منظمتر، تصمیماتتان سنجیدهتر و مسیرتان روشنتر شده است.
بنویسید، تا خودتان را بهتر ببینید
منبع کانال تلگرامی Arash analysis:
منبع : کانال تلگرامی Arash analysis
با این پول چه ماشینی میخرید؟
(البته بدون آنکه رؤیایی برای خودتان در این زمینه داشته باشید). احتمالاً پول را با ارزش خودروی فعلیتان جمع میکنید و اگر امیدی به آینده نداشته باشید، در نهایت یک انتخابی میکنید و ماشین جدیدی میخرید.
شاید تصمیم بگیرید صبر کنید تا ۲۰۰ میلیون به ۳۰۰ میلیون برسد.
حالا اگر به شما یک میلیارد بدهند چه میکنید؟ این بار دیگر منتظر نمیمانید، بلکه میتوانید بهترین خودروی داخلی را بخرید. اما این بار قضیه فرق میکند؛ سبکسنگین میکنید، مزایا و معایب گزینههای مختلف را بررسی میکنید.
اگر حداقل یک درآمدی دارید و خانه پدری هم که برایتان اهمیتی ندارد، پس اگر این شغل نشود، سراغ شغل بعدی میروید.
اما اگر هیچ پشتوانهای نداشتید، همان اولین فرصت شغلی را میگرفتید و احتمالاً در آن پیشرفت هم میکردید.
اما در همان خانواده، آنهایی که سطح متوسطی داشتند، تحصیلات دانشگاهی را دنبال کردند و یک حداقل معیشتی برایشان فراهم بود، در نهایت در یکی از شرکتهای داخلی بهعنوان مهندس مشغول شدهاند و زندگیشان به همین روال ادامه دارد.
اگر آن کسی نشدی که میخواستی، فقط غصه نخور.
تو حداقلهایی را تأمین کردهای یا برایت تأمین شده است!
تو از ابتدا جلوتر بودی!
حالا وقت آن است که برای آینده برنامهریزی کنی.
وقتی روزی به جایی دعوت میشوی که هرکسی امکان حضور در آن را ندارد، وقتی در کنار افرادی قرار میگیری که ملاقاتشان برای خیلیها غیرممکن است، این نتیجهی یک سبک زندگی سالم، صبر و تمرکز توست.
از تو میپرسند در چند کشور تجربهی کاری داری. یا بر اساس تخصصت، سؤالاتی مطرح میشود که فقط کسانی با دانش و تجربهی واقعی میتوانند به آنها پاسخ دهند.
آنوقت افرادی وارد زندگیات خواهند شد که به تو فرصت رشد میدهند، تو را در مسیر پیشرفت قرار میدهند—چه از نظر مالی و چه از نظر عاطفی.
پس، آگاهانه زندگی کن. سبک زندگیات را با دقت انتخاب کن، چون تمام موفقیتها، آرامشها و دستاوردهای واقعی، در داشتن یک مسیر روشن و سالم نهفته است.
این فقط یک توصیه است. میتوانی عمل کنی، یا همان مسیر قبلی را ادامه دهی
انتخاب با توست
منبع:کانال تلگرامی Arash analysis
#فلسفه
بخش چهاردهم
فلسفه زمان
1. مارتین هایدگر – زمان و هستی:
«زمان، نه تنها واسطهای برای درک هستی است، بلکه خودِ هستی در افق زمان بهعنوان یک گشودگی نمایان میشود. زمان، خود بنیاد هستی انسان است؛ نه خطی و نه چرخهای، بلکه امکانِ شدن.»
2. ژیل دلوز – زمان و تکرار:
«زمان نه گذشته است، نه حال، و نه آینده؛ بلکه زمان، پیچشی است از تکرارِ ناب که در هر لحظه، تفاوت را تولید میکند. زمان، خودِ تفاوت است، نه چیزی که در آن تفاوت رخ میدهد.»
3. افلاطون – تمثیل غار (برداشتی از زمان):
«آنچه ما زمان مینامیم، سایههایی از ابدیت هستند که بر دیوار غار تجربه ما افتادهاند. ما در بندِ زمان اسیریم، زیرا توانایی درک جاودانگی را نداریم.»
4. هانری برگسون – زمان و آگاهی:
«زمان واقعی چیزی نیست که بتوان آن را به لحظات تجزیه کرد. زمان، امتداد است؛ جریانِ مداومی که آگاهی، نه از آن عبور میکند، بلکه در آن غوطهور است. زمان، زندگی است، و زندگی، آفرینش بیپایان است.»
5. آرتور شوپنهاور – زمان بهعنوان توهم:
«زمان، طرح ذهن است برای تحمیل ساختاری بر بیکرانگی. آنچه زمان به ما مینماید، چیزی نیست جز سایهای که از اراده ما میافتد؛ ارادهای که از ازل تا ابد بیتغییر است.
به وویس گوش بدید
منبع کانال تلگرامی Arash analysis: