برای وزیر اقتصاد بعدی مینویسم امید وارم بخواند :
نه اینکه مثل همتی عین یه دانشجو تازه کار در اقتصاد عمل بکند:
بخدا که مشکل تورم ایران هیچ ربطی به چاپ پول ندارد.
اقتصاد ایران سالهاست که در گرداب مشکلات ساختاری، تحریمهای بینالمللی و سیاستگذاریهای ناکارآمد گرفتار شده است. در چنین شرایطی، مدیریت اقتصادی نیازمند درکی جامع از مکانیسمهای پولی، مالی و تولیدی است، اما متأسفانه بسیاری از تصمیمگیران اقتصادی، نگاه محدودی به این مسائل دارند. یکی از این برداشتهای نادرست، تقلیل بحران تورم به صرفاً رشد نقدینگی است، در حالی که تورم در ایران حاصل مجموعهای از عوامل پیچیدهتر است که از ضعف تولید، وابستگی به درآمدهای نفتی، عدم تعادل در تراز تجاری، ناپایداری سیاستهای مالی و اثرات تحریمها نشأت میگیرد.
یکی از خطاهای رایج در سیاستگذاری پولی، این است که افزایش پایه پولی را علت اصلی تورم در نظر میگیرند، در حالی که در اقتصادی با رشد منفی یا نزدیک به صفر، حتی بدون افزایش نقدینگی، تورم میتواند ادامه پیدا کند. دلیل این امر آن است که حجم بالای نقدینگی موجود در اقتصاد، در نبود تولید کافی و سرمایهگذاری مؤثر، به سمت بازارهای غیرمولد مانند مسکن، ارز و طلا سوق پیدا میکند و منجر به افزایش قیمتها میشود. در چنین شرایطی، کنترل نقدینگی بدون ارائه راهکار برای رشد اقتصادی، نهتنها مشکل را حل نمیکند، بلکه میتواند رکود را عمیقتر کرده و به تورم رکودی دامن بزند.
اقتصاد ایران برای خروج از این بنبست، نیازمند رهبرانی است که صرفاً به تئوریهای رایج اکتفا نکنند و بتوانند با ارائه راهکارهای نوآورانه، موانع موجود را برطرف سازند. یک مدیر اقتصادی موفق باید بتواند بین سیاستهای پولی، مالی و تجاری تعادل برقرار کند، زیرساختهای تولید را تقویت کند، وابستگی به درآمدهای نفتی را کاهش دهد و به جذب سرمایهگذاری خارجی و توسعه صادرات غیرنفتی بپردازد. بدون این رویکرد جامع، هیچ سیاست پولیای به تنهایی نمیتواند ثبات اقتصادی را تضمین کند.
در نهایت، اقتصاد ایران بیش از هر چیز به تفکر سیستمی، برنامهریزی بلندمدت و سیاستگذاریهای علمی و واقعگرایانه نیاز دارد. مدیریت اقتصادی نباید در سطح کلاسهای دانشگاهی باقی بماند، بلکه باید بتواند در میدان عمل، بحرانهای واقعی را مهار کرده و کشور را به سمت رشد پایدار هدایت کند
یکی از بزرگترین اشتباهات در مدیریت اقتصادی، تمرکز صرف بر کنترل متغیرهای پولی بدون در نظر گرفتن اثرات آن بر تولید و تجارت است. در اقتصاد ایران، مشکل اصلی نهتنها حجم نقدینگی، بلکه مسیر گردش آن در بخشهای مختلف اقتصادی است. در شرایطی که زیرساختهای تولید ضعیف است و فضای کسبوکار با موانع متعددی روبهروست، هرگونه سیاست انقباضی بدون اصلاح ساختارهای اقتصادی میتواند رکود را عمیقتر کرده و اثرات مخربی بر بازارها بگذارد.
در بسیاری از اقتصادهای پیشرفته، حجم مبادلات بین بانکی نسبت به پایه پولی در سطحی کنترلشده باقی میماند، اما در ایران این نسبت بهشدت افزایش یافته است. این مسئله نشاندهنده آن است که پول بهجای ورود به چرخه تولید، در سیستم مالی با سرعت بالایی جابهجا میشود، که خود عاملی برای افزایش تورم است. در چنین شرایطی، صرف کاهش رشد پایه پولی و نقدینگی نمیتواند به کاهش تورم منجر شود، زیرا سرعت گردش پول افزایش یافته و تأثیر خود را بر سطح عمومی قیمتها میگذارد.
سیاستهای پولی انقباضی، زمانی که بدون پشتیبانی از رشد اقتصادی اجرا شوند، تنها به افزایش نرخ بهره، کاهش سرمایهگذاری، خروج نقدینگی از بخشهای مولد و در نهایت، تشدید رکود تورمی میانجامند. این همان اتفاقی است که در اقتصاد ایران رخ داده است: افزایش نرخ بهره، باعث کاهش انگیزه تولید و سرمایهگذاری شده، درحالیکه گردش سریع پول در بازارهای غیرمولد، تورم را بیش از پیش تشدید کرده است.
راهکار مناسب برای عبور از این بحران، نه صرفاً سیاستهای کنترل نقدینگی، بلکه تسهیل فضای کسبوکار، کاهش موانع تجارت داخلی و سرمایهگذاری، و ایجاد انگیزه برای هدایت نقدینگی به سمت فعالیتهای مولد است. زمانی که پول در چرخه تولید و تجارت باقی بماند، بهجای آنکه به سفتهبازی و افزایش قیمت داراییها منجر شود، میتواند به افزایش اشتغال و کاهش فشارهای تورمی کمک کند
یه کوه پول تو این مملکت فقط داره از این بانک جا به جا میشه تو اون بانک بی هیچ تولیدی
راه رو رهبری داده بودند بانک ها باید دست از بنگاه داری بردارند
پول رو در اختیار تولید بگذارند
تا تولیدی رخ نده تورم همین است که همین …
حالا اینا به بماند داره
من جوون اقتصاد بلد باید ساکت شم
که از اساس ۹۰ درصد اقتصاد دان های ایران بی سواد مطلق هستند
چرا؟
چون اصلا علم به روزی ندارند
چرا ؟
رشد پایه ی پولی منجر به رشد نقدینگی نمیشه، رابطه ی این دو دقیقا برعکس چیزی ست که شما و همتی و عموم اقتصاددانان ایرانی تصور دارید
یعنی اصلا اساس چیزی که اینا میخوان درست کنن تو اقتصاد اشتباهه
چرا ؟
بخدا یه وقتایی میگم به خودم حیف این همه علم اقتصاد من که تو این مملکت فقط سرکوب میشه :
بابا برید بخوانید علم اقتصاد یاد بگیرید
نه اینکه هیچی نمیدانید
زندگی مردم رو فقط به بازی میگیرین.
(بازم تاکید میکنم همش بخاطر عدم توجه به حرف های رهبری است )
برای درک این جمله در چارچوب مقالهی “خلق پول در اقتصاد مدرن” از بانک انگلستان، باید مفاهیم پایه پولی و نقدینگی را دقیقتر بررسی کنیم.
تعریف پایه پولی و نقدینگی
• پایه پولی (Monetary Base) شامل پول نقد در گردش + ذخایر بانکها نزد بانک مرکزی است. این مقدار توسط بانک مرکزی ایجاد میشود.
• نقدینگی (Broad Money) به کل حجم پول در دست مردم و فعالان اقتصادی، از جمله سپردههای بانکی، گفته میشود.
باور سنتی: نقدینگی تابعی از پایه پولی است
• بسیاری از اقتصاددانان (از جمله عبدالناصر همتی، رئیس سابق بانک مرکزی ایران) باور دارند که افزایش پایه پولی (مثلاً از طریق چاپ پول یا افزایش ذخایر بانکی) باعث افزایش نقدینگی میشود.
• این نگاه بر اساس مدلهای قدیمی ضریب فزاینده پولی است که میگوید بانکها فقط میتوانند به اندازهی ذخایرشان وام بدهند.
دیدگاه نوین :
دیدگاه مقالهی بانک انگلستان: رابطهی پایه پولی و نقدینگی معکوس است
• مقاله نشان میدهد که در اقتصاد مدرن، بانکها هنگام وامدهی پول جدید خلق میکنند و به پایه پولی وابسته نیستند.
• در واقع، افزایش نقدینگی بیشتر به تقاضای وام و رفتار بانکها بستگی دارد تا میزان پایه پولی.
• پایه پولی بیشتر برای تسهویه بین بانکی استفاده میشود و مستقیماً وارد اقتصاد واقعی نمیشود.
چرا رابطهی این دو معکوس است؟
• وقتی نقدینگی زیاد شود (مثلاً بانکها وام بیشتری بدهند)، نیاز بانکها به ذخایر کاهش مییابد. بنابراین، پایه پولی میتواند نسبتاً ثابت بماند یا حتی کاهش یابد.
• برعکس، اگر نقدینگی کم شود (بانکها وام ندهند)، بانک مرکزی ممکن است برای جلوگیری از رکود، پایه پولی را افزایش دهد.
نتیجهگیری
این جمله میگوید که پایه پولی علت رشد نقدینگی نیست، بلکه گاهی حتی نتیجهی آن است. مقالهی بانک انگلستان نیز نشان میدهد که خلق پول مدرن از طریق وامدهی بانکها اتفاق میافتد، نه از طریق افزایش پایه پولی توسط بانک مرکزی. بنابراین، سیاستهایی که فقط بر کنترل پایه پولی تمرکز دارند، لزوماً موفق به کنترل نقدینگی نخواهند شد.حالا بازم میخوایین بفهمید چقدر اینا بی سواد هستند؟
ازشون بپرسید
تعریف نقدینگی چیست ؟
پاسخ اراجیف پایین است
( تعریف نقدینگی این است ، پایه پولی ضربدر ضریب فزاینده پولی)
حالا چرا جمله بالا اشتباه است ؟
چون اصلا علم روز اقتصاد رو بلد نیستن
این مقاله به بررسی مفهوم
ضریب فزاینده پولی (Money Multiplier) و تغییر در دیدگاه سنتی دربارهی رابطهی بین بانکها و فدرال رزرو میپردازد
مرگ ضریب فزاینده پولی (R.I.P. Money Multiplier) • در کتابهای درسی اقتصادی سنتی،
ضریب فزاینده پولی بهعنوان عاملی معرفی میشد که پایه پولی (ذخایر بانکی و پول نقد) را به نقدینگی گسترده (M2) تبدیل میکند.
• این مدل بر این فرض استوار بود که بانکها فقط میتوانند به اندازه ذخایر خود وام بدهند و فدرال رزرو با کنترل ذخایر، نقدینگی را تنظیم میکند.
•
اما در دنیای واقعی، این مدل دیگر معتبر نیست• مقاله توضیح میدهد که
وامدهی بانکها وابسته به میزان ذخایر آنها نزد فدرال رزرو نیست، بلکه به تقاضای وام و سیاستهای بانکی بستگی دارد. • بانکها پول جدید را
با ایجاد سپردهها از طریق وامدهی خلق میکنند، نه از طریق یک فرآیند مکانیکی که به ذخایر بانک مرکزی متصل باشد.
• مدل
ضریب فزاینده پولی سنتی منسوخ شده است و نمیتوان از آن برای توضیح رفتار واقعی بانکها و نقدینگی استفاده کرد.
• خلق پول توسط بانکهای تجاری مستقل از میزان ذخایر نزد فدرال رزرو است و بیشتر تحت تأثیر
سیاستهای اعتباری بانکها و تقاضای وام در اقتصاد قرار دارد.
•
سیاستگذاران باید به جای تمرکز بر پایه پولی، بر مقررات بانکی، نرخ بهره، و سیاستهای اعتباری تمرکز کنند.حالا تو ایران بانک مرکزی نقش فدرال رزرو رو بازی میکنه
برید تعریف های به روز اقتصاد رو یاد بگیرید
که زندگی مردم رو به این روز نندازین.
خیلی راحت اقتصاد ایران درست میشه با همین تحریم ها
هر چی ملک بانک ها دارند بفروشید وام بدون بهره بدید برای تولید وسلام
درست میشه
این رو اقای خامنه ای هم گفتن
بانک ها غلط میکنن بنگاه داری میکنن …
تولید مملکت رو هم توی روسیه و کشور های اوراسیا که تحریم نیستیم بفروشید
تمام
وسلام …
منبع : کانال تلگرامی Arash analysis