فریب، همیشه با هیجان میآید؛ و حقیقت، اغلب در سکوت پنهان است.
گروهی از محققان دانشگاه کلمبیا مأمور شدند بررسی کنند کدام بخشهای بدنهی هواپیماها بیشترین آسیب را دیدهاند تا آن نواحی را تقویت کنند. آنها نقشهای تهیه کردند: بالها، دم، و بخشهایی از بدنهی هواپیما پر از سوراخ گلوله بود. تصمیم بر این شد که این قسمتها باید زرهپوش شوند.
وقتی اخبار، تبلیغات، حتی مشاوران اقتصادی، فقط آن چیزی را نشانمان میدهند که «باید ببینیم»، و آنچه را نباید بفهمیم، در سکوت دفن میکنند.
هر انسانی ممکن است پیش زمینهای ذهنی در مورد خوشی و لذت داشته باشد و آن را در زندگی دنبال کند.
ولی کلید بهره بردن از زندگی شاد و پرنشاط توانایی ستودن لذتهای ساده و روزمره است.
لذت بردن از نگریستن به گلهای نرگس در گلدانی سفید، لذت بردن از نگریستن به توت فرنگیهای قرمز و رسیده در سبدی آبی رنگ، طعم نان گرم و تازه، نگریستن به برآمدن خورشید از شرق، در آغوش گرفتن فرزند خود، آرام گرفتن در رختخوابی خنک و تمیز با لذت بردن از حمامی گرم و آرامبخش.
که بجای جستوجوی لذتهای دور،
نسبت به لذتهای دور و بر و در دسترس خود
آگاه و گشوده خاطر باشید.
آدم همه چیز را از جنگیدن با ترسش یاد میگیرد.
#یک_جمله_تا_آرامش
آیا میدونستی مغز انسان روزانه چیزی حدود ۶۰ تا ۷۰ هزار فکر تولید میکنه؟
اگه دقیقتر نگاه کنیم، بخش زیادی از این فکرها نه تنها تکراری هستن، بلکه بار منفی هم دارن. طبق تحقیقی که بنیاد ملی علوم آمریکا انجام داده:
• حدود ۸۰٪ افکار ما منفیان
• ۹۵٪ اونها تکراریان
در واقع ذهن بیشتر درگیر چرخوندن یه نوار کهنه از ترسها و نگرانیهاست. البته این یه اتفاق غیرعادی نیست؛ مغز بهصورت بیولوژیکی طوری طراحی شده که تمرکزش روی بقا باشه، نه رشد.
یعنی چی؟ یعنی همیشه ترجیح میده ما تو همون وضعیت آشنا و امن بمونیم—even اگه اون وضعیت اصلاً برامون خوشایند نباشه.
حالا بیایم سراغ احساسات.
دکتر جیل بولت تیلور، عصبشناس معروف از دانشگاه هاروارد، یه نکته جالب رو توضیح میده:
هر محرک بیرونی (مثل یه دعوا، یه انتقاد یا حتی یه فکر منفی) باعث میشه مغز، مواد شیمیایی خاصی مثل کورتیزول یا آدرنالین ترشح کنه. این مواد بدن رو آماده واکنش احساسی میکنن.
ولی این حالت فقط ۹۰ ثانیه طول میکشه.
اگه بعد از اون هنوز توی حس منفی موندی، بدون این دیگه انتخاب خودته، نه واکنش طبیعی بدنت. یعنی بهجای اینکه رها کنی، وارد یه چرخهی فکری و احساسی شدی که خودت داری تکرارش میکنی.
خب، حالا چطور میشه این چرخهی بسته رو شکست؟
۴ روش خیلی کاربردی وجود داره که بهت کمک میکنن ذهنتو دوباره بچینی و بزرگتر فکر کنی:
۱_ شکستن الگو
هر وقت یه فکر منفی اومد سراغت، همون لحظه از خودت بپرس: «این فکر به دردم میخوره؟»
اگه نه، با یه فکر سازندهتر عوضش کن. مثلاً بگو: «الان چه فکری میتونه حالمو بهتر کنه؟»
۲_ تکنیک ۳-۲-۱
اگه حس کردی تو چرخهی منفی گیر کردی:
• سه چیزی که همین الان میبینی رو نام ببر
• دو مورد که بابتشون شکرگزار هستی بگو
• و یه کار خیلی ساده بکن (مثلاً یه لیوان آب بخور یا در و پنجره رو باز کن)
۳_ تغییر زاویه دید
بهجای اینکه بگی «مجبورم این کارو انجام بدم»، بگو: «افتخار میکنم که این توانایی رو دارم».
این یه تغییر کوچیکه ولی حس اجبار رو به حس قدرت تبدیل میکنه.
۴_ تایمر ۹۰ ثانیهای
هر وقت احساسات شدید اومدن سراغت، یه تایمر بذار و فقط تماشا کن—بدون قضاوت.
بعد از ۹۰ ثانیه، آگاهانه تصمیم بگیر که با فکرت چیکار میخوای بکنی.
در نهایت، اولین قدم برای بزرگتر فکر کردن اینه که بفهمی مغزت چطور کار میکنه.
قدم دوم، اینه که با ابزارای ساده ولی قدرتمند، ذهنت رو از حالت خودکار دربیاری و وارد مرحلهای بشی که آگاهانه مسیرت رو انتخاب میکنی.
تو لایق یه ذهن آزاد و خلاقی.
فقط کافیه اجازه بدی این افکار تکراری و منفی، دیگه رانندهی زندگیت نباشن