سقوط جمعی
در چند هفتهی گذشته، شاهد و تجربهگر نوعی
سقوط جمعی بودهام. این سقوط در همهی سطوح رخ میدهد—جسمی، احساسی، ذهنی و روحی—و هر موجی از آن، گروهی از ما را درگیر کرده است. اصطلاح “سقوط کردن” یا
crashing out یعنی فروپاشیدن، از هم پاشیدن، کنترل از دست دادن و غیره. اگر به وضعیت سیارات نگاه کنیم، تعجبی ندارد که چنین چیزی در حال وقوع است. با این حال، میخواهم بینشهایی را از تجربهی شخصیام در ماه مارس تا اکنون با شما به اشتراک بگذارم.
خورشیدگرفتگیها ما را به شیوههای گوناگونی از هم باز کردند. گرفتگی کامل ماه در نشان سنبله، آخرین ذرهی کنترلی که فکر میکردیم داریم را از ما گرفت. تمام برنامههای منظم، روتینها و فهرستهای کاریمان سوختند و از میان رفتند، و هرچیزی که با تمام قوا در تلاش برای حفظش بودیم، کاملاً فرو پاشید.
در همین حین، نپتون روی درجهی ۲۹ ماهی نشسته بود، با گره شمالی همنشین شده و پیوسته با خورشید، عطارد و زهره در تعامل بود. همزمان، زحل هم در حال نزدیک شدن به درجات نهایی ماهی بود. اگر فکر کرده بودیم اوضاع طبق برنامه پیش خواهد رفت، خیلی زود متوجه شدیم که چنین نخواهد بود. گره جنوبی در سنبله دارد توانایی ما در
تسلیم شدن را به آزمون میگذارد.
و البته نباید فراموش کنیم که مریخ هنوز هم، بعد از هفت ماه، در نشان سرطان است—و ما را از نظر احساسی مثل دستمال چلاند. هر ماشهی روانی، هر واکنش، هر وابستگی عاطفی به سطح آمد. انرژیمان ته کشیده، صبرمان از آن هم کمتر است، و برای ادامه دادن، به زحمت تمام نیرویمان را جمع میکنیم.
خورشیدگرفتگی در نشان حمل، نقطهی پایان یک چرخهی دو ساله بود که ما را به سمت
استقلال فردی سوق داده است. با باقی ماندن کیرون در حمل از سال ۲۰۱۸ تا کنون، در حال کندن تمام الگوهای وابستگی و خوشآمدگویی مرضگونه بودهایم. با ترسهایمان روبهرو شدهایم—ترس از ریسک، ترس از اینکه روی پای خود بایستیم. خشم و احساسات شدید در وجودمان جوشیدهاند، بی آنکه جایی برای رهایی داشته باشند.
خدا را شکر که بالاخره نپتون در بیشتر طول امسال وارد حمل شده، اما هنوز آن را
حس نکردهایم، چراکه همچنان با یک
استلیوم بزرگ در ماهی و چندین
پسرفت (ریترگرید) درگیر هستیم. آخر هفتهی آینده، عطارد و زهره مستقیم میشوند، اما تا نیمهی دوم ماه طول میکشد تا وارد حمل شوند. خماری ۱۴ سالهی نپتون در ماهی اکنون ما را دچار خستگی مزمن، فروپاشی انرژی و فرسودگی کامل غدد فوق کلیوی کرده است.
مریخ همچنان تا روز هجدهم در درجات بحرانی سرطان باقی میماند، و پس از آن وارد اسد میشود—و شاید در آن زمان دوباره احساس
زنده بودن کنیم. چند ماه اول این سال، بسیار سخت و طاقتفرسا بوده، چراکه در حال ادغام حجم عظیمی از تغییرات انرژیایی هستیم. همهی ما خستهایم.
راستش را بخواهید، بهترین راهنماییام این است: این فروپاشیها
کاملاً ضروری بودند. لازم بود که تقریباً بگوییم: «به درک»، بگذار همهچیز فرو بریزد. عصبانی شو، جیغ بزن، گریه کن—هر کاری که نیاز داری انجام بده. چون سالهاست داریم بار اضطراب و فشار انرژیهایی را حمل میکنیم که باید بالاخره
رهایشان کنیم تا بتوانیم موجهای انرژی تازه و حیرتانگیز را در آغوش بکشیم.
هیچ راهکار کامل و مشخصی برای این مسیر وجود ندارد. هیچ کتابچه راهنمایی برای این نیست که چه باید کرد. گره جنوبی در سنبله خودش مراقب این قضیه است. هرطور که هست، همانطور هم باید باشد. این فرآیند، آشفته و بیپرده است، و باید دست از این فکر برداریم که «داریم خوب پیش نمیرویم». ما بیش از اندازه کافی
خوب هستیم.
دورهی باززایی در راه است—و آن تجربهای شگفتانگیز خواهد بود. اما اکنون در دوران ترمیم هستیم، و این هم بخشی از مسیر است
از این حس دست بردارید که شما خوب پیش نمیروید
شما عالی هستین به تلاش ادامه بدید
دوره ترمیم تمام شود
نتیجه را خواهید دید❤️