چالوس

چالوس

بزرگترین مرجع معرفی نقاط دیدنی و تفریحی برای مسافرت و گردش
چالوس

چالوس

بزرگترین مرجع معرفی نقاط دیدنی و تفریحی برای مسافرت و گردش

فلسفه فاحشگی

#فلسفه
بخش  دوازدهم
فلسفه فاحشگی
1. فریدریش نیچه:
«آیا فاحشه گناهکار است، یا جامعه‌ای که او را به این مقام فرو کاسته؟ در حقیقت، آن‌کس که جسمش را می‌فروشد، گاه اصیل‌تر است از آنان که روح خویش را در بازار اخلاق ریاکارانه به مزایده می‌گذارند.»
2. میلان کوندرا (در رمان‌های فلسفی‌اش):
«فاحشگی زمانی آغاز می‌شود که عشق ناپدید می‌شود و بدن به کالایی تبدیل می‌شود؛ اما آیا همه ما، به‌نوعی، در حال معامله با جنبه‌هایی از وجود خویش نیستیم؟»
3. سیمون دوبووار:
«فاحشه بودن، در ذات خود، نوعی طغیان علیه نقش‌های محدودکننده‌ای است که جامعه برای زنان تعریف کرده است. او با فروش بدن خود، جامعه‌ای را که او را ابزار کرده، به چالش می‌کشد.»
4. میشل فوکو:
«فاحشگی نهادی است که قدرت را در شفاف‌ترین شکل آن آشکار می‌کند؛ قدرت نه در بدن زن، بلکه در کنترلی که جامعه بر آن بدن اعمال می‌کند. خود بدن به یک میدان جنگ تبدیل می‌شود.»
5. آلبر کامو:
«فاحشه نه قربانی است و نه گناهکار. او نمونه‌ای از پوچی زندگی است که میان آزادی و اجبار، میان شرافت و تحقیر در نوسان است. اما آیا پوچی خود نمی‌تواند انتخابی اصیل باشد؟»
6. کارل مارکس:
«فاحشگی نماد نهایی از بیگانگی انسان در نظام سرمایه‌داری است؛ جایی که حتی بدن به کالا تبدیل می‌شود و انسان از انسانیت خود دور می‌گردد.»
7. ژاک دریدا:
«فاحشگی به معنای گشوده بودن بدن است؛ اما آیا بدن چیزی جز متن نیست؟ اگر فاحشگی گناه است، شاید به این دلیل است که بدن را همان‌گونه که هست، می‌خواند، بدون تحریف، بدون تفسیر.»
8. آنا آرنت:
«فاحشگی یک عمل عمومی است که در فضای خصوصی شکل می‌گیرد. این تضاد میان عمومی و خصوصی، آن را به یکی از پیچیده‌ترین موضوعات اخلاقی در جوامع مدرن تبدیل کرده است.
به وویس گوش بدید