دانشیار جامعهشناسی موسسه مطالعات فرهنگی و اجتماعی وزارت علوم
عباس وریج کاظمی (زادهٔ ۱۳۵۲) جامعهشناس ایرانی، دانشیار مؤسسه مطالعات فرهنگی و اجتماعی و مدیر گروه مطالعات فرهنگی در این مؤسسه است.
کاظمی متولد شهر چالوس است و تحصیلات متوسطهی خود را در دبیرستان شهید بخشی چالوس گذرانده است. او دورهٔ کارشناسی (۱۳۷۵)، کارشناسی ارشد (۱۳۷۸) و دکتری (۱۳۸۴) را در رشتهٔ جامعهشناسی در دانشگاه تهران گذراند. سپس در دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران مشغول به کار شد و از سال ۱۳۸۴ تا ۱۳۸۹، عضو هیئت علمی گروه ارتباطات بود.
پس از اعتراضات مردمی سال ۸۸ و همراهی با مردم منجر به اخراج از دانشگاه تهران شد بطوریکه در سال ۱۳۸۹، عدم تمدید قرارداد او با دانشگاه تهران، با اعتراض دانشجویان و اساتیدی مثل یوسف اباذری، تقی آزاد ارمکی، مهدی منتظرقائم، سارا شریعتی، حمیدرضا جلاییپور و علیرضا دهقان نیری روبرو شد.
این افراد در نشستی با عنوان «جلسهٔ نقد و بررسی کارنامهٔ دکتر عباس کاظمی» به بررسی سوابق کاظمی پرداختند و از رئیس وقتِ دانشگاه تهران، فرهاد رهبر، خواستند قراردادش را تمدید کند.
کاظمی در در سالهای ۱۳۹۰ تا ۱۳۹۲ پژوهشگر مهمان در دانشگاه نیویورک و ترینیتی کالج در آمریکا بود.
در سالهای ۱۳۹۴ تا ۱۳۹۸ مدیر گروه مطالعات فرهنگی در دانشگاه علم و فرهنگ شد و به شکل قراردادی در آنجا مشغول بهکار شد. او در نهایت در مؤسسه مطالعات فرهنگی و اجتماعی بهعنوان هیئت علمی استخدام شد.
معرفی یکی از نخبگان معماری ایران و جهان
حسین امانت
زندگینامه و معرفی آثار
همه ما حسین امانت را با برج آزادی می شناسیم. برج آزادی، بزرگترین میراثی می باشد که از این معمار برای ایرانیان از خود به جای مانده است؛ برج و میدانی که به نمادی برای شهر تهران و ایران بدل شده است. پویانو در این مطلب به معرفی این معمار بزرگ ایرانی، اولین طرح شاخص او یعنی برج آزادی و دیگر آثارش خواهد پرداخت. همراه ما باشید.
حسین امانت، متولد سال ۱۳۲۱ در شهر کاشان است. وی مقیم کاناداست. امانت از سوی پدر، اصالت کاشانی داشته و از طرف مادر، نیمه همدانی – نیمه کاشانی می باشد. امانت در دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران تحصیل کرده است. این معمار معروف ایرانی، پروژه های معماری بسیاری در کشورهای گوناگون دنیا انجام داده و در حال حاضر، شرکت او در کانادا و در شهر ونکوور قرار دارد.
برج آزادی در تهران، نمونهای است از نمادها و نشانههای شهری که معماری منحصر به فرد آن، تلفیق طاقهای معماری قبل از اسلام و بعد از اسلام و تبدیل آن به یک نماد زیبا از نظر معماری است. در این طرح، معمار حتی به دیتیل های اجرای بنا و نحوه چیدمان سنگها هم توجه وافری داشته تا در نهایت، تک تک اجزا به یک کل واحدی تبدیل شوند. برج آزادی به شکل یک تندیس ساخته شده و یک نماد شهری به حساب می آید.
استخوان بندی اصلی این برج از بتن مسلح می باشد. سنگ های ضخیم و سفید معدن جورقان، آن را پوشش می دهند. کارهای اصلی سنگ از استخراج گرفته تا نصب بر عهده سنگ کاران ایرانی بوده است. درب های ورودی اصلی از انواع سنگ گرانیت همدان، سنگ خارا ایجاد شده و حدود هفت تن وزن دارند. همچنین سنگ های کف و آب نماها از کردستان استخراج شده اند و نشان دهنده غنای معادن ایران هستند.”
پایه های اصلی بنا به شکل مستطیل با اندازه ۶۳*۴۲ متر بنا شده اند و با هندسه ای نوآورانه به ترتیبی پیچ می خورند که استواری قوس طاق اصلی را در محور اصلی بر روی پایه ها امکان پذیر می کند.
امانت در معماری خود، سبک های مختلفی را به کار گرفته است و نمی توان گفت که این معمار، از سبک خاصی تبعیت می کرده است. سبک های معماری اسلامی ایرانی، مدرن و غیره، همه توسط او به کار رفته اند. وی حتی در بعضی از پروژ های خود از سبک معماری کلاسیک نیز استفاده کرده است.
به نظر می آید حسین امانت در پروژه هایی که به سبک معماری کلاسیک یونان طراحی نموده، بیش تر از این که دغدغه پیاده سازی دیدگاه های معمارانه خود را در سر داشته باشد، بار محیط طبیعی و شرایط جغرافیایی را در نظر گرفته است. این ساختمان های یونانی مآبانه در نگاه اول، شاید ما را به سمت این موضوع بکشند که طراح آن ها فقط یک نوع معماری التقاطی ایجاد کرده است، در حالی که واقعیت موضوع، چیز دیگری می باشد.
اولاً امانت در ساختمان های یونانی مآبانه خود، اصول معماری شرقی را کنار نگذاشته و بنابراین، اگر چه این دسته از پروژه های او در نگاه اول، سبک کلاسیک یونانی را در نظر ما جلوه می دهند، اما جزئیات به کار رفته در آن ها، چیزی جز این را بیان می کنند. ثانیا همان گونه که خود امانت به شکل صریح ابراز کرده، انتخاب سبک کلاسیک به صورت آگاهانه صورت گرفته است.
به هر شکل، حسین امانت به جز سبک به کار رفته در ساختمان های کلاسیک خود، همیشه اصول هندسه و معماری سنتی ایران را در بناهای مدرن خود به اجرا در آورده است. پروژ ه ها و بناهای او در حال حاضر در همه جهان به چشم می خورند. به جز پروژه هایی که در بالا نام برده شدند، وی پروژه های دیگری را نیز طراحی کرده که برخی از مهم ترین آن ها عبارتند از طراحی و ساخت یک عبادتگاه ی در ساموآی غربی، طراحی چند کارخانه در دالیان چین، ساخت مجتمع های آپارتمانی در سانتامونیکای کالیفرنیا و دو برج مسکونی در سن دیه گوی کالیفرنیا.
امانت در همه این پروژه ها، مهارت خاصی در استفاده و ترکیب درون مایه های فرهنگ های گوناگون از خود بروز داده است. او جایزه های مهمی نیز بابت طراحی های خاص خود دریافت کرده و در عین حال در کنفرانس های آموزشی و فرهنگی زیادی در رابطه با هنر و معماری نیز سخنرانی نموده است.
حسین امانت درباره بناهایی که بر مبنای سبک کلاسیک طراحی کرده، این گونه اظهار می کند که:
«من دیدم که سبک کلاسیک چگونه می تواند با باغ های اطراف این جا در تناسب و هماهنگی باشد. منطق من این است: ما در زندگی مدرن با شتاب و تحرک سر و کار داریم و زمانی برای دقت کردن به دیتیل های یک ساختمان کلاسیک در اختیارمان نیست، ولی سبک کلاسیک برای جامعه ای که با آسودگی و رفاه به زندگی مشغول هستند، معنا دارد؛ جامعه ای که زمان مورد نیاز برای مراقبه و نیایش را در اختیار دارد. ساختمان های مدرن پس از انقلاب صنعتی، رشد و توسعه پیدا کردند، دوره ای که زندگی مادی بر معنویت غلبه یافت، ولی من فکر می کنم زیبایی، یک فاکتور مهم در طراحی می باشد، زیرا زیبایی برای روح انسان بسیار سودمند و مفید است.»
در زمان دانشجویی من در دانشگاه تهران، حیدر غیایی معمار مشهور آن زمانه، استاد آتلیه ما بود. دیدگاه او بسیار مدرن بود. وی بنای مجلس سنای ایران را به شکلی بسیار مدرن در تهران اجرا کرد که حتی امروز هم ساختمان بسیار خوبی به شمار می رود. در جلوی ساختمان سنا دو ستون وجود دارد که طراحی آن ها به دست آندره بلوک مجسمهساز فرانسوی صورت گرفته است. آن ها این ستونها را «زنجیر انوشیروان دادگر» نامگذاری کرده بودند.
به هر حال، در سال دوم تحصیل من، غیایی به خاطر یک سری تحولات سیاسی زندانی شد و به جای او هوشنگ سیحون به سمت ریاست دانشکده منسوب شد و استاد آتلیه غیایی شد. سیحون نیز آموخته مدرسهبوزار بود، ولی از شخصیت متفاوتی برخوردار بود. حقیقتاً سیحون نخستین معماری بود که در کارهای خود به معماری سنتی ایران مراجعه کرد تا یک کشمکش پویا بین امکانات متریال ها و اشکال مدرن و سنتهای کهن معماری ایرانی پیدا کند. عده زیادی از ما که دانشجوی او بودیم، با او به شهرهای گوناگون ایران مسافرت میکردیم و طرحها و کروکیهایی از ساختمان ها میکشیدیم؛ کروکی بازارها و بافتهای زیبای معماری ایران. در این ها نوعی پیام وجود داشت که ما آن را درک نمودیم؛ این که میتوانیم از چیزی که میبینیم در تفسیر مدرن معماری استفاده کنیم. این چیزی نبود که به شکل کلی در دانشکده به ما آموزش داده شود. (در مصاحبه با Benjamin Tiven نویسنده مجله Bidoun، 2013)
آنچه من یاد گرفته و تجربه نموده ام، به وسیله میراث تاریخی ایران بوده ، ولی فکر میکنم شما هم میتوانید همان چیزها را بیاموزید. به عنوان مثال، در برخی از آن کوچههای باریک شهرهای قدیمی ایتالیا. شما میتوانید این چیزها را در مکان هایی بیاموزید که فضای مصنوع در آن ها با حساسیت، تناسب و سلیقه ایجاد شده باشد. من فکر میکنم ایران، یکی از آن مکان هاست.
اتفاقاً من در ایران متولد شده ام. ما از ساختمانها، مساجد، کوچهها، مدارس و خانههایی که داخل آن زندگی کردهایم و قدم زدهایم، یاد گرفته ایم. من از چیزی که در بچگی دیدهام و در دوران دانشجویی از آن ها کروکی کشیدهام، چیز زیادی یاد گرفته ام. من به خارج از ایران هم سفر نمودم؛ در سال سوم به اروپا و در سال چهارم به آمریکا. شما به هر مکانی که سفر کنید، خیلی از آن میآموزید، اما من فکر میکنم چیزی که از ایران میآموزید، واقعاً عمیق و قابل توجه می باشد. فضای معماری ایران خیلی جذابیت دارد. شکل و فرم در معماری ایران بسیار تاثیر گذار می باشد. معماری ایران از نظر شکل و حجم خیلی غنی است،
خصوصا حجم. یکی از مهم ترین درسهای معماری ایران، توالی حجم ها می باشد؛ این که چطور یک فضا، مثلا یک فضای بیرونی میتواند به شما حس محصور بودن القا کند و سپس، شما به یک فضای کوچکتر، پستتر یا بلندتر می آیید. روابط متقابل میان حجمها و تناسبات، مدتی که طول میکشد تا از آنها رد شوید، میزان نوری که در مسیر رد شدن از آن ها تجربه می نمایید، بسیار دشوار است که همه این ها را در کلمات بگنجانم… ولی اگر بتوانید این سمفونی حجمها را به وسیله عبور از آن بناها تجربه نمایید، این نوع معماری به شک طبیعی، خودش را بر شما تحمیل نموده و به معماری شما تبدیل می شود، فارغ از این که ریشه شما چیست. حتی اکنون، زمانی که بنایی را در کالیفرنیا یا در اینجا، ونکوور، طراحی می نمایم، همان احساس را دارم. شما طراحی را برای مردم و نوع انسان انجام می دهید و این موضوع در همهجا ثابت است. (در مصاحبه با مجله Bidoun، 2013)
ماندن در ایران، این فرصت را به من اعطا کرد که بناهای بیشتری مثل میراث فرهنگی، مدرسه بازرگانی دانشگاه تهران، سفارت ایران در پکن و بسیاری آثار دیگر بسازم. این ها اشارهای به این هستند که ما نباید همیشه به غرب نگاه کنیم. میتوانیم در خود ایران، از میراث غنی فرهنگ کشورمان استفاده کرده و کاری کنیم که شبیه کارهای دیگر جهان نیست و از شخصیت مختص خودش بهره مند است.
یکی از چیزهایی که هنوز به آن غبطه میخورم، این است که در ایران نیستم تا برای آن مردم، با آن متریال ها و مهارتهای آجرکارها و آدمهای با استعدادی که در ایران حضور دارند و فقط گوشهای از استعدادشان در شهیاد نمایان شده، چیزی خلق کنم. از تقدیر روزگار آمدهایم یک سوی دنیا که کیلومترها با فرهنگمان فاصله دارد و زور میزنیم که کاری این سوی دنیا انجام دهیم؛ دقیقا مانند درختی که از خاکی که در آن رشد کرده، کنده شده باشد. حال و روزگار ما این طرف دنیا این ست. (مصاحبه با وبسایت ایران آنلاین، 1394)
حسین امانت دانشآموخته دانشکدهٔ هنرهای زیبا دانشگاه تهران و از شاگردان حیدر غیایی و هوشنگ سیحون بوده است.
میدان آزادی تهران یا همان میدان شهیاد سابق با وسعتی در حدود ۱۵ هزار مترمربع بزرگترین میدان در تهران و همچنین در میان کشورهای خاورمیانه است.
این میدان برج آزادی را در خود جای داده است.
برج آزادی در سال ۱۳۴۹ توسط مهندس حسین امانت معمار ایرانی بعنوان نماد پایتخت ساخته شد.
در سال ۱۳۴۵ طرح یک نماد معرف ایران بین معماران ایرانی به مسابقه گذاشته شد که در نهایت طرح آقای امانت، بیست و شش ساله از دانشگاه تهران برنده و برای ساخت انتخاب شد.
عملیات بنای برج آزادی در یازدهم آبان ۱۳۴۸ آغاز و پس از بیست و هشت ماه کار، در ۲۴ دیماه ۱۳۵۰ با نام برج شهیاد به بهره برداری رسید.
برج آزادی در ایران، نمونههایی از نماد و نشانههای شهری است که معماری شاخص آن تلفیق طاقهای معماری قبل و بعد از اسلام را بعنوان نمادی مدرن و چشم نواز جلوهگر میکند.
برج آزادی تلفیقی از معماری دوران هخامنشی – ساسانی و اسلامی است که حسین امانت طراحی آن را طبق معماری ایرانی – اسلامی انجام داد.
این بنای سه طبقه دارای چهار آسانسور و دو راه پله و ۲۸۶ پلکان است.
مساحت زیر بنای این میدان، حدود ۷۸ هزار مترمربع است و بنای آن به صورت دروازهای به ارتفاع حدود ۴۵ متر ساخته شده است که پنج متر آن داخل زمین فرو رفته است.
طاق آن از زمین، ۲۳ متر فاصله دارد و دارای هشت بخش مجزا است.
عرض پایه این بنا ۶۶ متر است و ساختن آن بیست و هشت ماه زمان برده است.
در محوطه میدان، ۶۵۰۰۰ مترمربع، به صورتی زیبا باغچهبندی و گل کاری شده است. در ساختمان آن ۲۵۰۰۰ قطعه سنگ به کار رفته و ۹۰۰ تن آهن مصرف شدهاست.
مجموعه فرهنگی آزادی، متشکل از چند بخش در طبقه تحتانی برج آزادی قرار دارد و شامل موزه، کتابخانه، واحد سمعی و بصری، سالن نگارخانه و نمایشگاه، سالن اجتماعات، سالن برگزاری همایش و کنفرانس است.
مجموعه فرهنگی با ۵۰۰۰ مترمربع در برگیرنده برج اصلی نیز هست.
کتابخانه مجموعه، با مساحتی حدود ۲۷۱۵ مترمربع و بیش از ۵۰۰۰۰ جلد کتاب، بسیار مجهز است و کتابخانه محققان و مؤلفان نیز، با مساحت ۲۴۳ مترمربع، مکانی است که از طریق ۳۰ دستگاه کامپیوتر به شبکههای اطلاعرسانی داخلی و خارجی متصل است.
یکی از ویژگیهای موزه این بنا وجود تکه سنگی از کره ماه است که ریچارد نیکسون، رئیس جمهور سابق امریکا، در سفر به ایران به این موزه اهدا کرده بود.
امانت معمار و طراح ساختمان سازمان میراث فرهنگی، چندین مدرسه، کتابخانه و یک شهرک تفریحی در کناره دریای خزر بوده است.
او بعدها با گسترش کار خویش بناهایی در بیرون از کشور را نیز طراحی نمود، از آن دست، بنای سفارت ایران در پکن، پایتخت چین که متمایزترین سفارتخانه ناحیه دیپلماتیک در پکن است.
دیگر آثار:
بیت العدل اعظم، عالیترین نهاد تصمیمگیری در آیین بهایی می باشد. بهاءالله، میرزا حسینعلی نوری، کوه کرمل بندر حیفا را برای اجرای بنای آن در نظر گرفته بود. این ساختمان که طراحی آن بر عهده معمار مشهور بهایی، حسین امانت بود، بخشهای دیگری مثل مرکز مطالعات بهاییت، مرکز آموزش بینالمللی بهاییت و نیز آرامگاه باب، سید علی محمد شیرازی، نیز دارد.