کارخانه «حریربافی» چالوس در استان مازندران بخشی از هویت این منطقه محسوب میشود اما هر از گاهی با صدای بولدوزرها به لرزه در میآید.
چهارشنبه ۱۰ مرداد ۱۳۹۷
ساعت ۱۶:۱۵
کد مطلب: ۱۲۸۷۴
اسکان نیوز: اوایل زمستان سال گذشته بود که ساختمان قدیمی و تاریخی کارخانه حریربافی چالوس در استان مازندران به ثبت ملی رسید.
هنوز شیرینی این ثبت زیر زبان چالوسیها و دوستداران میراث تاریخی نچرخیده بود که در واپسین روزهای سال گذشته بولدوزرها شبانه به جان این ساختمان افتادند و به بهانه ایجاد جاده دسترسی، تن کهنهاش را زخمی کردند. همین که خبر به گوش اهالی و فعالان حوزه میراث فرهنگی رسید، مخالفتها با این اقدام که علیه میراث تاریخی کشور بود، اوج گرفت. هرچند به محض اطلاع دادستانی دستور توقف تخریب بنا صادر شد، اما این توقف تخریب هم عمر زیادی نداشت. بعد از مدتی بولدوزرها دوباره کمر به تخریب آن بستند و دل اهالی چالوس و دوستداران میراث فرهنگی با تخریب بخشی از ساختمان خون شد.
حریف یکتنه 85 سال پیش، وقتی آجرهای کارخانه حریربافی چالوس یکییکی روی هم سوار شد تا چرخ صنعت در این نقطه از کشور به صدا درآید. مردم زیادی از گوشه و کنار کشور بار و بنه بستند و برای دستیابی به زندگی بهتر در سایه کار در این کارخانه راهی شمال کشور شدند. مردمانی که به امید کار در کارخانه آمدند و خود جزئی از تاریخ چالوس شدند.
کارخانهای که عملیات اجراییاش سال 1312 آغاز شد و طی سالهای 1314 تا 1316 کمکم به بهرهبرداری رسید. خیلی از بازنشستههای این کارخانه هنوز در چالوس ساکنند. یکی مثل حاج نایب کریمی که این روزها وقتی پای درد دلش مینشینیم از کارخانه حریربافی چالوس به عنوان گنجینه خاطرههای زندگیاش یاد میکند و میگوید: هر وقت از کنار این کارخانه رد میشوم، همه زندگیام مقابل چشمانم مرور میشود.
آهی میکشد و حرفهایش را ابتر میگذارد. راه نگاهش را که دنبال میکنیم به پارههای به جا مانده کارخانه میرسد. همینطور که به ساختمان خیره شده است، میگوید: با تخریب این ساختمان فقط تاریخ چالوس زخمی نشد. دل ما هم زخمی شد. آن وقتها که در این کارخانه کار میکردیم، محصولات زیادی در آن تولید میشد. از کروات، جوراب و پارچه حریر گرفته تا پرچمهای دولتی و حکومتی.» دستی بر تهریشش میکشد و ادامه میدهد: «کارخانه حریربافی چالوس تنها کارخانهای بود که میتوانست به ابریشم بار دهد. یعنی ابریشم با وزن 2 کیلوگرم را به 5 کیلوگرم میرساند.» هنوز هم با غرور درباره حریربافی چالوس سخن میگوید: یکتنه حریف همه صنایع مشابه بود و به همین دلیل با فعالیت این صنعت کارخانههایی مثل وطن، ریسباف و پشمباف در کاشان و اصفهان بسته شدند.
ابلاغیههایی که نادیده گرفته شد
علی اکبرپور، یکی از فعالان حوزه شهرسازی و از دوستداران میراث فرهنگی چالوس با اشاره به ثبت این اثر تاریخی به شماره 31893 در تاریخ 18/9/1396 در فهرست آثار ملی میگوید: براساس ابلاغیه صادر شده از سوی سازمان میراث فرهنگ و گردشگری کشور، هرگونه اقدام به دخل، تصرف و تخریب این بنای تاریخی مطابق ماده شماره 558 تا 564 قانون اساسی جرم محسوب و از طریق مراجع قضایی قابل پیگیری است. این در حالی است که متاسفانه بنا به دستور یکی از ارگانهای نظامی که صاحب بناست، شاهد تخریب شبانه آن به بهانه ایجاد جاده بودیم.
اکبرپور با اشاره به نقش این کارخانه در شکلگیری شهر چالوس میافزاید: این کارخانه که روزگاری بیش از 3500 کارگر را در دل خود جای داده بود، عامل اصلی مهاجرت مردم به منطقه و شکلگیری شهرستان چالوس در آن زمان بود. ساختمانی که به نوعی تاریخ و هویت شهر چالوس است و تا سال 36 مردم با صدای سوتهایش زندگی میکردند.
به گفته او، این ساختمان گرچه بعد از تعطیلی و انتقال تجهیزاتش در اختیار منابع طبیعی قرار گرفت، اما بعدها به محل اعزام سربازها به جبهههای جنگ تبدیل شد. اکبرپور در ادامه به نشست تشکلهای مردمی چالوس با مسئولان وزارت راه درباره تخریب این کارخانه اشاره میکند و میافزاید: «در نشستی که انجمنهای مردمنهاد چالوس با دبیر شورای عالی شهرسازی و معماری ایران داشتند، محمد سعید ایزدی، دبیر شورای عالی شهرسازی و معماری ایران تاکید کرد حفاظت و حراست از این بنای تاریخی در دستور کار وزارت راه و شهرسازی قرار دارد، زیرا وزارت راه و شهرسازی تلاش میکند در قالب بازآفرینی، کارخانههای تاریخی را که در شهرها وجود دارند با هدف انتفاع همه شهروندان، بازآفرینی کند.»
بیتوجهی به تفاهمنامه
مصطفی زمانی از دانشجویان معماری شهری و فعالان اجتماعی منطقه هم در این باره میگوید: تخریبکنندگان با ارائه تفاهمنامهای از سوی مالک ساختمان ادعای قانونی بودن کار خود را دارند در حالی که این توافقنامه در سال 92 انجام شده و آن زمان این بنا در فهرست آثار ملی به ثبت نرسیده است.
او با اظهار تاسف از تخریب کامل 3 ساختمان مهندسی کارخانه میافزاید: ارزش معنوی این بنای تاریخی برای مردم چالوس بسیار زیاد است؛ بنایی که این روزها کارگران بازنشستهاش خاطرههای خود را در آن مرور میکنند؛ چه زمانی که در آن کار میکردند و چه دورانی که 21 هزار شهید دوران جنگ را از آن به جبههها اعزام کردند.
زورمان نمیرسد
با تخریب 3 ساختمان مهندسی کارخانه، اعتراض گروههای مردمی از جمله دیدبان شهری چالوس برای حفظ این بنا به صورت گستردهتری ادامه یافت تا جایی که اکثر مسئولان استانی و شهری را همراه خود کردند، اما با وجود این همراهیها و تاکیدها باز دیده میشود بنای پیر و کهنه کارخانه حریربافی از صدای چرخهای بولدوزرها به لرزه در میآید.
یکی از کارشناسان اداره کل میراث فرهنگی و گردشگری چالوس که نخواست نامی از وی در این گزارش برده شود، میگوید: چون در طرف دیگر دعوا یک ارگان نظامی است همه تاکید و دستورها مبنی بر توقف تخریب بنا نادیده گرفته میشود.
او ادامه میدهد: تخریب 3 ساختمان مهندسی کارخانه در حالی صورت گرفته که طبق اعلام نتیجه استعلام دریافتشده از شهرداری، امکان تخریبشان به خاطر ثبت شدن در فهرست آثار ملی وجود نداشته است. حتی به پشتوانه این استعلام حکم دستگاه قضایی هم بوده است، اما به هیچ یک از این موارد توجهی نشده و نمیشود.
محمود حیدریان، یکی از استادان دانشگاه مازندران و عضو انجمن مردمنهاد چالوس هم با بیان اینکه در چالوس هر روز شاهد از بین رفتن یکی از نمونههای ارزشمند تاریخی هستیم، میگوید: برای اینکه کارخانه حریربافی چالوس سرنوشتی مشابه هتل چالوس، کاخ شمس و شاه چشمه نداشته باشد، نیازمند پیگیری مطالبههای بحق مردم در این زمینه از سوی وزارت راه و شهرسازی هستیم.
همه چیز از حریربافی شروع شد
بنا کارخانه حریربافی چالوس در کنار دیگر کارخانههای نساجی از سوی مهندسان آلمانی و روسی ساخته شده است. بنایی که میراث به جا مانده از رونق صنعت نساجی در مازندران و شروعی از معماری مدرن در شمال کشور است و در تاریخ شهرسازی چالوس زمینه ساخت بیمارستان و هتل هم بوده. چالوس با ساخت کارخانه، جمعیت وسیعی از روستاییان و مهاجران را برای نیروی کار خود جذب کرد و این عامل موجب شد بسیاری از محلههای شهر حول کارخانه شکل بگیرد. گیلانیتبارها، ترکها، طالقانیها و جمعی از اهالی یزد و اصفهان مهاجرانی بودند که به بهانه کار در این کارخانه راهی این نقطه از کشور شدند.