ما در منابع مختلف تاریخی با عنایت به یافته های باستان شناسی آموخته ایم که انسانها در ادوار مختلف تاریخی، شیوه ی زندگی خود را داشته اند، که شیوه زندگی آنان متناسب به قدرت اندیشه آنان بوده است.
انسان کهن غارنشین و عریان تا به انسان متمدن و برج نشین رسیده است، تکامل همه جانبه به مرور زمان، توسط خالق به ذهن او هدیه شده است. آنها بدوا زندگی حیوانی با الگوی حیوان محیط زندگی خود داشته اند.
دوران گیاهخواری مقدم بر دوران گوشتخواری آنان بوده است که این موضوع هنوز هم در ساختار دندانهای ما مشخص است.
آنان
ابتدا از طریق گیاهان ارتزاق می کردند. پس لذت گوشت را با دو شیوه ی خام
خوری و پخته خوری بعد از کشف آتش تجربه کرده اند. آنان گیاهان را آنگونه که
در طبیعت بودند می خوردند پس ذخیره سازی آنرا تجربه کرده اند و با اندکی
تکامل کاشت آن را کشف کردند. اما آنان در آغاز کشت پاییزه را نیاموختندو
هماهنگ با طبیعت دربهار کشت می کردند. اما کم کم تجربه و آزمایش را آموختند
که اقلیم جغرافیایی خود را بیازمایند که چه محصولی مناسب آنجاست.
موفقیت هایی بدست آوردند. بعد قبل از اینکه کشت کنند ابتدا آزمایش می کردند
به اساس باورهای خود، مثلا امسال چه محصولی عایدات خواهد داد؟
آزمایش
آنان اینگونه بود که مقداری از بذر چند نوع محصول در آستانه بهار را در ظرف
کوچکی می ریختند وبا تامین شرایط مورد نیاز آن( آب- خاک –هوا و دما) نظاره
گر رشد و کیفیت آن بودندو هر کدام بهتر می شد معتقد بودند آن سال، آن
محصول بهتر خواهد بود و ترجیح می داند آن را کشت کنند و چند نوع به مرور
زمان به 7 نوع بذر رسید که مورد آزمایش واقع می شدند. این موضوع به هفت سبز
در بین آنان مطرح شد که به نظر می رسد محققین محترم با یافته های باستانی و
یا جمع آوری فرهنگ های کهن این موضوع را اشتباه متوجه شده باشند و
متاسفانه آن اشتباه را هم بعنوان فرهنگ ملی گسترش دادند که امید است این
جانب با این مقاله توانسته باشم خدمتی کوچک به فرهنگ غنی ایران زمین نموده
باشم.
آنان هفت سبز خود را روی سفره ی خود می گذاشتند نه به عنوان فرهنگ و تزیین بلکه برای دیده شدن توسط مهمان و کسب نظر و مشورت او.
اما امروز بعنوان تزیین و پاسداشت فرهنگ و یادمان گذشتگان که در عقیده ما و آنان بسیار تفاوت است بر سر سفره می گذاریم..
پس با آنچه که گذشت بیاییم واژه ی هفت سبز را جایگزین هفت سین کنیم و در عصر دانایی آگاهانه قدم برداریم.
(جهانبخش باروجی کیاکلایی)