آبشار اکاپل چالوس E16 51 N31 36 این آبشار در جنگل کوهستانی سردیچال کلاردشت واقع شده ومناظری بدیع دارد. همجواری این آبشار با ییلاقات کلاردشت و زیبایی طبیعی آن که دریاچه ولشت را نیز در خود جای داده، قابلیت تفرجگاهی آن را به طور فوق العاده ای افزایش می دهد. منطقه کلاردشت(حسن کیف)، یکی از زیباترین مناطق شمال کشور است که طبیعت زیبای آن دستخوش تغییرات فراوانی گشته است.
رودخانه پرآب سرداب رود در جنوب کلاردشت یکی از رودخانه های مهم منطقه است که از کوه های بلند علم کوه و تخت سلیمان سرچشمه گرفته و پس از سیراب کردن روستاها و بخش های بسیار، همراه با ریزابه های دیگر، سرانجام با نام لور به دریای خزر می ریزد. در شمال کلاردشت نیز دریاچه کم نظیر ولشت، در میان کوه ها و دشت های پر از گل، هر ساله پذیرای هزاران بازدید کننده مشتاق است.
ایکاش در مهمانی این عروس زیبا، فرهنگ دوستی با طبیعت را فراموش نکنیم.
لازم به ذکر است که جاده عباس آباد به کلاردشت یکی از زیباترین جاده های ایران می باشد که در فصل بهار از تعداد بی شماری آبشارهای کوچک و بزرگ پر می شود.
این آبشار بالای روستایی به همین نام در نزدیکی گردنه هزارچم در جاده تهران ـ چالوس قرار گرفته، بیش از ۹ متر ارتفاع دارد ویکی از زیباترین آبشارهای کوه البرز است.
این آبشار با آب فراوان، فضای مرتفع و بیشهای وچشم انداز کوهستانی، درهای و جنگلی از فراز کوهی سنگی با پخشابی ویژه سرازیر و در پایین دست به آبشارهای متعددی تبدیل میشود.
ساعت 17 به آنجا رسیدیم که 2600 متر ارتقاع داشت و از آنجا که از آن مکان دسترسی به آبشار امکان پذیر نبود، مسیر را به سمت پائین و به موازات جاده ی چالوس به سمت امامزاده تغییر دادیم.
مسیر اصلی آبشار از کنار سیم خاردارها، ما را در درون جنگل به سمت کلبه ی کوچک(سنگی-چوبی) هدایت کرد که کمی جلوتر به یک لوله ی مشکی که آب خنک و گواراییاز آن بیرون می آمد و محل مناسبی برای استراحت بود رسیدیم.سپس دو راهی جنگل را به سمت راست و در راستای جاده ی چالوس در زیر آسمان ابری و با نمی از باران به نرمی تراورس کردیم. پس از پیمایش 3 ساعتمسیر زیبا و به یادماندنی،بر روی گرده ای با ارتفاع 2200 متر بودیم که جنگل را پشت سر گذاشته و شیب زیکزاکی نسبتا تندی را طی کرده بودیم.خورشید به زیبایی در پشت سرمان و در زیر قله ی آزاد کوه به خواب میرفت. گرده را از سمت چپ در مسیر پاکوب در دل جنگلی که پیش رو داشتیم ادامه دادیم ، در ساعت 20:30 به ابتدای مسیر رسیدیم.پس از خوردن شام در جای ناهموار شب را سپری کردیم.
وبدین ترتیب روز پینج شنبه 5/5/91 ساعت 6:45 روز خود را آغاز کردیم در دمای 15 درجه با خوردن صبحانه و آب بندی کردن وسیله هایمان . در ارتفاع 2110 متر و در ساعت 8:30 حرکت را آغاز کردیم. یک حلقه طناب 35 متری و 2 حلقه طناب 50 متری به همراه داشتیم که 14 فرود کوتاه اول را با طناب 35 متری و از کارگاه هایی که از تنه ی درخت با طناب های پلاستیکی و یا رول هیلتی 8 روی سنگ ها بود، فرود رفتیم. ساعت 13:15 به محلی مناسب برای استراحت رسیدیم که معمولا گروه ها برای شب مانی آز آنجا استفاده میکنند و همچنین لازم به ذکر است که سختی کار را از این قسمت و با آبشار صبح بخیر آغاز کردیم.
ساعت 16:30 با آبشاری 60 متری رسیدیم که نیاز به دو مرحله فرود داشت، و فرود اول سمت راست آبشار و بالاتر از آن در دامنه ی جنگلی توسط یک درخت تنومند که کارگاهش با طنابچه و سیم بکسل تهیه شده بود را حدود 30 متر فرود رفتیم تا به یک کارگاه با رول هیلتی 10 رسیدیم و ادامه ی فرود را از آنجا ادامه دادیم. در ادامه ی را از چند آبشار، با فرود های کوتاه و دست به سنگ گذشتیم. آسمان روبه گرگ و میش شدن بود در دل جنگل بکر کمجل و ما همچنان تصمیم به ادامه ی راه داشتیم. در ضمن همراه داشتن بی سیم، کمک بسیار خوبی برایمان بود زیرا صدای آبشار این امکان را به ما نمیداد که صدای یکدیگر را به خوبی بشنویم.حدود ساعت 19 به آبشار 45 متری رسیدیم که در ابتدای فرود کلاهکی بسیار کوچک داشت و جاده ی چالوس از دور جلوه نمایی میکرد.
محل فرود بالاتر از آبشار تشکیل شده از یک رول هیلتی به اضافه ی چند تسمه و طنابچه بوده سپس به 3 آبشار در حدود 7 متر رسیدیم که در امتداد هم بودند و هر کدام یک کارگاه تک رول هیلتی داشت.تصمیم بر این گرفته شد که از کارگاه اول با یک فرود 50 متری هر سه آبشار را یک جا فرود رویم و بدین ترتیب کار خیلی سریعتر پیش رفت.بعد از آن در جایی که هوا تاریک و جاده ی چالوس روبرویمان بود و چراغهای جاده ردیف به ردیف روشن میشد در یک راه باریک خاکی، به سمت راست تراورس کردیم و به یک کارگاه درختی که از چند طناب پلاستیکی و تسمه تشکیل شده بود رسیدیم و از آنجا حدود 30 متر فرود معلق داشتیم که متاستفانه در تاریکی و با نور هد لایت انجام شد.پس از جمع کردن طناب ها در ساعت 22:30 به علت خستگی زیاد از ادامه ی راه منصرف شدیم و در حالی که 3 ساعت از ادامه ی را باقی مانده بود و احتیاج به دقت بیشتری داشتیم تصمیم به شب مانی گرفتیم.
صبح روز بعد جمعه مورخ6/5/91 در ساعت 10:30 شروع به حرکت کردیم و در تمام طول مسیر فرودها را یکی به راست و دیگری به چپ، به صورتی که در یک راستا نبودند طی کردیم. در روز جمعه حدود 7 – 8 فرود دیگر که درگیری بیشتری با آب داشت را پشت سر گذاشتیم. نکته مثبت این بود که بیشتر کارگاه ها از تنی درختان گرفته شده بود و تا حد امکان از آسیب به طبیعت جلوگیری شده بود. راس ساعت 13:30 با آبشار و دره ی به یادماندی کمجل خداحافظی کردیم . بعد از خوردن ناهار و جمع جور کردن وسایل و رفتن به دنبال ماشین در پارکینگ نیروگاه سیاه بیشه ساعت 6 از جالوس به راه افتادیم و شب را در منطقه پل خوابجهت تمرین سنگنوردی و استراحت گزراندیم .
روز شنبه 7/5/91 که روز آخر سفرمان بود، نزدیک به 3 ساعت روی مسیرهای اسپرت و مصنوعی تلاش کردیم و در ساعت 13 به مقصد اراک حرکت کردیم.
با تشکر از محمد حسن اسلامپور : به خاطر سرپرستی خوبی که در برنامه داشت. با تشکر از محمد رضا مرادی : برای بر عهده داشتن مسئولیت فنی گروه. با تشکر از شهریار شریفی : برای جمع کردن طناب های فرود و ثبت اطلاعات فنی مسیر.
تهیه شده توسط : گلناز مسعودی
باشد که افراد بیشتری بتوانند از این طبیعت رویایی لذت ببرند.
سلام دوست عزیز
وبلاگ پرمحتوایی دارید.
به من هم سر بزنید و اگر تمایلی به تبادل لینک داشتید مرا با نام وبلاگم لینک کرده و اطلاع دهید با چه نامی لینکتان کنم.
سلام
مرسی لطف داری سایت شما زیباست وجالب توجه
با تبادل لینک موافقم